باب ۹: اوّلین مرحله ایمان گفتن کلمه لا اله الّا الله است
۱۶- حدیث: «المُسَیَّبِ بْنِ حَزْنٍ قَالَ: لَمّا حَضَرَتْ أَبا طَالِبٍ الْوَفاةُ جاءَهُ رَسُولُ اللهِ جفَوَجَدَ عِنْدَهُ أَبا جَهْلِ بْنَ هِشامٍ وَعَبْدَ اللهِ بْنَ أَبی أُمَیَّةَ بْنِ المُغِیرَة، قَالَ رَسُولُ اللهِ جلأبی طالِبٍ یا عَمِّ قُلْ لا إِلهَ إِلاّ اللهَ كَلِمَةَ أَشْهَدُ لَكَ بِها عِنْدَ اللهِ، فَقَالَ أَبُو جَهْلٍ وَعَبْدُ اللهِ بْنِ أَبی أُمَیَّةَ یا أَبا طَالِبٍ أَتَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ عَبْدِ المُطَّلِب فَلَمْ یَزَل رَسُولُ اللهِ جیَعْرِضُها عَلَیْهِ، وَیَعُودَانِ بِتِلْكَ المَقالَةِ حَتّى قَالَ أَبو طَالِبٍ، آخِرَ ما كَلَّمَهُمْ، هُوَ عَلى مِلَّة عَبْدِ المُطَّلِبِ، وَأَبى أَنْ یَقُولَ لا إِلهَ إِلاّ الله، فَقالَ رَسُولُ اللهِ ج: أَمّا وَاللهِ لأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ ما لَمْ أُنْهَ عَنْكَ فَأَنْزَلَ اللهُ تَعالى فِیهِ (مَا كانَ لِلنَّبِی) الآیة» [۱۹].
یعنی: «مسیب بن حزن گوید: وقتى که ابو طالب نزدیک به مرگ شد، پیغمبر جبه نزد او رفت و دید که ابو جهل بن هشام و عبدالله بن امیه بن مغیره پیش او هستند، پیغمبر جخطاب به ابو طالب فرمود: کلمه لا اله الّا الله را بگو، این کلمهاى است که در حضور خدا شهادت آن را برایت مىدهم. ابو جهل و عبدالله ابن امیه نیز گفتند: اى ابو طالب! مگر تو از دین عبدالمطلب روگردان مىشوى؟! پیغمبر جپشت سرهم کلمه لا اله الّا الله را برایش ذکر مىکرد، و ابو جهل و عبدالله بن امیه نیز گفته خود را تکرار مىکردند، سرانجام آخرین جملهاى که ابو طالب به آنان گفت این بود: که بر دین عبدالمطلب هستم، و از گفتن کلمه لا اله الّا الله خوددارى نمود، پیغمبر جفرمود: قسم به خدا همیشه دعاى عفو و مغفرت برایت مىکنم مگر اینکه خداوند مرا از آن منع کند. متعاقبآ خداوند این آیه را نازل نمود: ﴿مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَن يَسۡتَغۡفِرُواْ لِلۡمُشۡرِكِينَ وَلَوۡ كَانُوٓاْ أُوْلِي قُرۡبَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ١١٣﴾[التوبة: ۱۱۳].
یعنی: «نباید پیغمبر و کسانى که ایمان دارند براى مشرکان دعاى عفو و مغفرت کنند هرچند این مشرکین از نزدیکان و خویشاوندان آنان باشند، بعد از اینکه برایشان معلوم گردیده است این مشرکان از اهل دوزخند».
[۱۹]- أخرجه البخاری فی: ۲۳ كتاب الجنائز: ۸۱ باب إذا قال المشرك عند الموت لا إله إلاّ الله.