باب ۴۵: دادن صدقه به کسى تا ایمانش تقویت شود
۶۳۱- حدیث: «سَعْدِ بْنِ أَبِی وَقَّاصٍ، قَالَ: أَعْطَى رَسُولُ اللهِ جرَهْطًا وَأَنَا جَالِسٌ فِیهِمْ، قَالَ: فَتَرَكَ رَسُولُ اللهِ جمِنْهُمْ رَجُلاً لَمْ یُعْطِهِ، وَهُوَ أَعْجَبُهُمْ إِلَیَّ، فَقُمْتُ إِلَى رَسُولِ اللهِ ج، فَسَارَرْتُهُ، فَقُلْتُ: مَا لَكَ عَنْ فُلاَنٍ وَاللهِ إِنِّی لأُرَاهُ مُؤْمِنًا قَالَ: أَوْ مُسْلِمًا قَالَ: فَسَكَتُّ قَلِیلاً؛ ثُمَّ غَلَبَنِی مَا أَعْلَمُ فِیهِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ مَا لَكَ عَنْ فُلاَنٍ وَاللهِ إِنِّی لأُرَاهُ مُؤْمِنًا قَالَ: أَوْ مُسْلِمًا قَالَ: فَسَكَتُّ قَلِیلاً، ثُمَّ غَلَبَنِی مَا أَعْلَمُ فِیهِ، فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ مَا لَكَ عَنْ فُلاَنٍ وَاللهِ إِنِّی لأُرَاهُ مُؤْمِنًا قَالَ: أَوْ مُسْلِمًا فَقَالَ: إِنِّی لأُعْطِی الرَّجُلَ، وَغَیْرُهُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْهُ، خَشْیَةَ أَنْ یُكَبَّ فِی النَّارِ عَلَى وَجْهِهِ» [۶۸۸].
یعنی: «سعد بن ابى وقاص گوید: پیغمبر جبه جماعتى که کمتر از ده نفر بودند و من در میان ایشان نشسته بودم صدقه مىداد، ولى به یکى از آنان چیزى را نداد گرچه این نفر به نظر من از سایرین بهتر بود، پیش پیغمبر جرفتم و آهسته به او گفتم: چرا به این شخص چیزى ندادى؟ قسم به خدا من او را مؤمن و مسلمانى واقعى مىدانم، سعد گوید: کمى سکوت کردم ولى چون عقیده داشتم، که این مرد انسان باایمانى است نتوانستم خوددارى کنم، باز گفتم: اى رسول خدا! چرا چیزى به او ندادى؟ قسم به خدا به نظر من او انسان باایمانى است، سعد گوید: بعد از مدتى سکوت باز نتوانستم خوددارى کنم، گفتم: اى رسول خدا! چرا چیزى به او ندادى؟ به خدا او باایمان است، پیغمبر جفرمود: من گاهى صدقهاى را به کسى مىدهم ولى کس دیگرى که صدقه را از او منع کردهام به نزد من از او عزیزتر است، من که به این گونه افراد کمک مىکنم براى این است مبادا (در اثر ضعف ایمان) در آتش دوزخ سرنگون شوند». (بنابراین خیر و احسان در حق افراد ضعیف الایمان موجب تقویت اعتقاد و اعتماد ایشان به اسلام و رحم و عدالت آنان مىگردد، و آنان را از کفر و الحاد که عامل سقوط در آتش دوزخ است نجات مىبخشد).
[۶۸۸]- أخرجه البخاری فی: ۲۴ كتاب الزكاة: ۵۳ باب قول الله تعالى ﴿لَا يَسَۡٔلُونَ ٱلنَّاسَ إِلۡحَافٗاۗ﴾.