باب ۵۴: مستحب است به هنگام نزول بلا بر مسلمانان در تمام نمازها قنوت خوانده شود
۳۹۲- حدیث: «أَبِی هُرَیْرَةَس، قَالَ: وَكَانَ رَسُولُ اللهِ جحِینَ یَرْفَعُ رَأْسَهُ یَقُولُ: سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ، رَبَّنَا وَلَكَ الْحَمْدُ یَدْعُو لِرِجَالٍ فَیُسَمِّیهِمْ بِأَسْمَائهِمْ؛ فَیَقُولُ: اللّهُمَّ أَنْجِ الْوَلِید بْنَ الْوَلِیدِ وَسَلَمَةَ بْنَ هِشَامٍ وَعَیَّاشَ بْنَ أَبِی رَبِیعَةَ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ؛ اللّهُمَّ اشْدُدْ وَطْأَتَكَ عَلَى مُضَرَ، وَاجْعَلْهَا عَلَیْهِمْ سِنِینَ كَسِنِى یُوسُفَ وَأَهْلُ الْمَشْرِقِ یَوْمَئِذٍ مِنْ مُضَرَ مُخَالِفُونَ لَهُ» [۴۲۹].
یعنی: «ابو هریره گوید: پیغمبر جوقتى سرش را (از رکوع) بلند مىکرد، مىگفت: خداوند قبول مىکند، سپاس کسى را که او را سپاس مىگوید: پروردگارا! سپاس و ستایش تنها سزاوار تو است، آنگاه براى چند نفر دعا مىکرد، و نام یکایک ایشان را ذکر مىنمود و مىگفت: خداوندا! ولید بن ولید، و سلمه بن هشام، و عیاش ابن ابى ربیعه و تمام بیچارگان با ایمان را از عذاب نجات ده، قهر و غضب خودت را بر قبیله مُضَر شدّت ببخش، قحطى و خشکسالى مانند خشکسالى یوسف بر ایشان نازل گردان. ابو هریره گوید: اهل مشرق در آن زمان از قبیله مُضَر بودند و با پیغمبر جدشمنى داشتند».
«وطأة: شدت اعتماد به کسى است، در اینجا به معنى غضب و قهر است. سنین: قحطى و خشکسالى است».
۳۹۳- حدیث: «أَنَسٍ، قَالَ: قَنَتَ النَّبِیُّ جشَهْرًا یَدْعُو عَلَى رِعْلٍ وَذَكْوَانَ» [۴۳۰].
یعنی: «انس گوید: پیغمبر جمدت یک ماه قنوت خواند وعلیه دو قبیله رعل و ذکوان دعا مىکرد، (چون این دو طایفه چند نفر قراء را که پیغـمبر جبراى تعلیم آنان فرستاده بود ناجوانمردانه به قتل رسانیدند).
۳۹۴- حدیث: «أَنَسٍ عَنْ عَاصِمٍ، قَالَ: سَأَلْتُ أَنَسًا س، عَنِ الْقُنُوتِ، قَالَ: قَبْلَ الرُّكُوعِ فَقُلْتُ: إِنَّ فُلاَنًا یَزْعُمُ أَنَّكَ قُلْتَ بَعْدَ الرُّكُوعِ فقال: كَذَبَ؛ ثُمَّ حَدَّثَنَا عَنِ النَّبِیِّ ج، أَنَّهُ قَنَتَ شَهْرًا بَعْدَ الرُّكُوعِ یَدْعُو عَلَى أَحْیَاءٍ مِنْ بَنِی سُلَیْمٍ قَالَ: بَعَثَ أَرْبَعِینَ أَوْ سَبْعِینَ (یَشُكُّ فِیهِ) مِنَ الْقُرَّاءِ إِلى أَنَاسٍ مِنَ الْمُشْرِكِینَ، فَعَرَضَ لَهُمْ هؤُلاَءِ، فَقَتَلُوهُمْ؛ وَكَانَ بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ النَّبِیِّ جعَهْدٌ، فَمَا رَأَیْتُهُ وَجَدَ عَلَى أَحَدٍ مَا وَجَدَ عَلَیْهِمْ» [۴۳۱].
یعنی: «عاصم گوید: از انس درباره قنوت پرسیدم (که در کجاى نماز خوانده مىشود) گفت: قبل از رفتن به رکوع خوانده مىشود، گفتم: فلان کس مىگوید: که شما گفتهاید همیشه بعد از بلند شدن از رکوع خوانده مىشود، گفت: فلان کس اشتباه گفته است. آنگاه حدیثى از پیغمبر جروایت کرد، که پیغمبر ج(فقط) یک ماه قنوت را بعد از بلند شدن از رکوع (آخر) مىخواند، و در آن بر علیه چند قبیلهاى از بنى سلیم دعا مىکرد. انس گفت: پیغمبر جچهل نفر یا هفتاد نفر (در تعداد دقیق شک داشت) از قاریان قرآن را (به منظور دعوت به اسلام) به نزد جماعتى از مشرکین فرستاد، در حالى که بین پیغمبر جو آنان پیمان صلح امضاءشدهاى وجود داشت؛ این مشرکین به قاریان قرآن (که هیچ قصد و آمادگى جنگ را نداشتند) حمله کردند و تمام آنان را کشتند، انس گوید: هیچگاه ندیده بودم که پیغمبر جبراى کشته شدن کسى مانند کشته شدن این قاریان ناراحت و غمگین باشد».
(خلاصه معنى حدیث این است: عاصم به انس گفت: فلانى گفت که شما گفتهاید قنوت همیشه بعد از بلند شدن از رکوع خوانده مىشود، انس گفت: اشتباه کرده است، من نگفتهام همیشه بلکه گفتهام: پیغمبر جفقط براى مدت یکماه بعد از رکوع قنوت مىخواند).
(در مورد قنوت، مذهب امام شافعى این است که قنوت در نماز صبح بعد از بلند شدن از رکوع دوم سنّت است، در غیر نماز صبح به هنگام وارد شدن بلا و مصیبت مانند حمله دشمن و خشکسالى و شیوع امراض واگیر و امثال اینها در تمام نمازهاى پنجگانه سنّت است بعد از بلند شدن از رکوع آخر قنوت خوانده شود).
«یزعم: مىگوید. كذب: در اصطلاح اهل حجاز به معنى اشتباه هم به کار مىرود. وجد: غمگین شد».
۳۹۵- حدیث: «أَنَسٍس، قَالَ: بَعَثَ النَّبِیُّ جسَرِیَّةً یُقَالُ لَهُمُ الْقُرَّاءُ، فَأُصِیبُوا، فَمَا رَأَیْتُ النَّبِیَّ جوَجَدَ عَلَى شَیْءٍ مَا وَجَدَ عَلَیْهِمْ، فَقَنَتَ شَهْرًا فِی صَلاَةِ الْفَجْرِ، وَیَقُولُ: إِنَّ عُصَیَّةَ عَصَوُا اللهَ وَرَسُولَهُ» [۴۳۲].
یعنی: «انس گوید: پیغمبر ججماعتى را به سوى مشرکین فرستاد که به قرّاء معروف بودند (چون بیشتر با خواندن و تعلیم قرآن سر و کار داشتند) مشرکین تمام آنها را به قتل رسانیدند، هرگز پیغمبر جرا ندیده بودم که براى هیچ چیزى به اندازه شهادت این قراء غمگین شده باشد، و به مدت یک ماه در نماز صبح قنوت را مىخواند و علیه مشرکین دعا مىکرد و مىگفت: همانا قبیله عصیه بىامرى خدا و رسول خدا را کردند».
[۴۲۹]- أخرجه البخاری فی: ۱۰ كتاب الأذان: ۱۲۸ باب یهوى بالتكبیر حین یسجد. [۴۳۰]- أخرجه البخاری فی: ۱۴ كتاب الوتر: ۷ باب القنوت قبل الركوع وبعده. [۴۳۱]- أخرجه البخاری فی: ۵۸ كتاب الجزیة: ۸ باب دعاء الإمام على من نكث عهداً. [۴۳۲]- أخرجه البخاری فی: ۸ كتاب الدعوات: ۵۸ باب الدعاء على المشركین.