باب ۵۲: هدیه براى پیغمبر جو بنىهاشم و بنىمطلب حلال است هر چند کسى که این هدیه را مىآورد خودش آنرا از طریق اخذ زکات و صدقه به دست آورده باشد، و صدقه و زکات وقتى به ملکیت اشخاص مستحق درآمد از حال صدقه و زکات خارج مىشود آنگاه براى کسانى که زکات و صدقه بر آنان حرام است نیز حلال مىگردد
۶۴۸- حدیث: «أَنَسٍس، أَنَّ النَّبِیَّ جأُتِیَ بِلَحْمٍ تُصُدِّقَ بِهِ عَلَى بَرِیرَةَ، فَقَالَ: هُوَ عَلَیْهَا صَدَقَةٌ، وَهُوَ لَنَا هَدِیَّةٌ» [۷۰۵].
یعنی: «انس گوید: مقدارى گوشت را که به عنوان صدقه به (بریره) داده بودند براى پیغمبر جآوردند، پیغمبر جفرمود: این براى (بریره) صدقه است ولى براى من هدیه مىباشد».
۶۴۹- حدیث: «أُمِّ عَطِیَّةَ الأَنْصَارِیَّةِ، قَالَتْ: دَخَلَ النَّبِیُّ جعَلَى عَائِشَة، فَقَالَ: هَلْ عِنْدَكُمْ شَیْءٌ فَقَالَتْ: لاَ إِلاَّ شَیْءٌ بَعَثَتْ بِهِ إِلَیْنَا نُسَیْبَةُ مِنَ الشَّاةِ الَّتِی بَعَثْتَ بِهَا مِنَ الصَّدَقَةِ فَقَالَ: إِنَّهَا قَدْ بَلَغَتْ مَحِلَّهَا» [۷۰۶].
یعنی: «امّ عطیه انصارى گوید: پیغمبر جبه نزد عایشه آمد و گفت: چیزى دارید؟ عایشه گفت: خیر، مگر یک مقدار گوشت که نسیبه براى ما فرستاده است، آنهم گوشت گوسفندى است که آن را به عنوان صدقه به او دادهاند، پیغمبر جفرمود: به جاى حلال خود رسیده است». (یعنى وقتى که به عنوان صدقه به نسیبه رسیده است به صورت ملک او درآمده است و از حال صدقه خارج شده است لذا براى پیغمبر جحلال مىباشد).
[۷۰۵]- أخرجه البخاری فی: ۲۴ كتاب الزكاة: ۶۲ باب إذا تحولت الصدقة. [۷۰۶]- أخرجه البخاری فی: ۲۴ كتاب الزكاة: ۶۲ باب إذا تحولت الصدقة.