باب ۸۱: آخرین نفرى که از دوزخ بیرون مىآید
۱۱۷- حدیث: « عَبْدِ اللهِ بْنِ مَسْعُودٍسقَالَ النَّبِیُّ ج: إِنِّی لأَعْلَمُ آخِرَ أَهْلِ النَّارِ خُرُوجًا مِنْهَا، وَآخِرَ أَهْلِ الْجَنَّةِ دُخُولاً رَجُلٌ یَخْرُجُ مِنَ النَّارِ كَبْوًا فَیَقُولُ اللهُ اذْهَبْ فَادْخُلِ الْجَنَّةَ، فَیَأْتِیهَا فَیُخَیَّلُ إِلَیْهِ أَنَّهَا مَلأَى، فَیَرْجِعُ فَیَقُولُ یَا رَبِّ وَجَدْتُهَا مَلأَى، فَیَقُولُ اذْهَب فَادْخُلِ الْجَنَّةَ فَیَأْتِیَها فَیُخَیَّلُ إِلَیْهِ أَنَّهَا مَلأَى، فَیَرْجِعُ فَیَقُولُ یَا رَبِّ وَجَدْتُهَا مَلأَى، فَیَقُولُ اذْهَب فادْخُلِ الْجَنَّةَ فَإِنَّ لَكَ مِثْلَ الدُّنْیَا وَعَشَرَةَ أَمْثَالِهَا، أَوْ إِنَّ لَكَ مِثْلَ عَشَرَةِ أَمْثَالِ الدُّنْیَا، فَیَقُولُ تَسخَرُ مِنِّی أَوْ تَضْحَكُ مِنِّی وَأَنْتَ الْمَلِكُ فَلَقَدْ رَأَیْتُ رَسُولَ الله جضَحِكَ حَتَّى بَدَتْ نَوَاجِذُهُ وَكَانَ یُقَالُ: ذَلِكَ أَدْنَى أَهْلِ الْجَنَّةِ مَنْزِلَةً» [۱۳۶].
یعنی: «عبدالله بن مسعود گوید: پیغمبر جفرمود: من مىدانم آخرین نفرى که از دوزخ بیرون مىآید و آخرین کسى که وارد بهشت مىشود چه کسى است؟ او مردى است در حالى که با سینهخیز از دوزخ بیرون مىآید، خداوند به او مىفرماید برو داخل بهشت شو، آن مرد به سوى بهشت مىآید، فکر مىکند که بهشت پر شده (و جاى خالى ندارد) بر مىگردد، و مىگوید: پروردگارا! بهشت را دیدم که پر است و جاى خالى ندارد، خداوند مىفرماید: برگرد و داخل بهشت شو، باز به سوى بهشت مىآید و آن را پر مىبیند آن مرد بر مىگردد و مىگوید: پروردگارا! بهشت را دیدم که پر شده است، مجدداً خداوند متعال به او مىفرماید: برگرد و داخل بهشت شو، و به اندازه دنیا و ده برابر آن در بهشت مال تو باشد، آن مرد مىگوید: (پروردگارا!) مرا مورد تمسخر قرار مىدهى؟ تو پادشاه و قدرتمند هستى».
ابن مسعود گوید: دیدم که پیغمبر جدر این هنگام خندهاش گرفت و دندانهاى آخرش نمایان شد. گفته مىشود: این آخرین نفر و فقیرترین اهل بهشت مىباشد.
[۱۳۶]- أخرجه البخاری فی ۸۱ كتاب الرقاق: ۵۱ باب صفة الجنة والنار.