ورود/ثبت نام
درباره
ثبت نام / ورود
تماس با ما
فارسی Persian
English
Malay
Pashto پښتو
Tajik Тоҷикӣ
Urdu اردو
العربية Arabic
جستجو
ورود/ثبت نام
ترجمه فارسی اللؤلؤ والمرجان فیما اتفق علیه الشیخان - جلد اول
صفحه نخست
کتاب
فهرست کتاب
مشخصات کتاب
مقدّمه مترجم
مقدّمه مؤلّف
مقدّمه
باب ۱: سخت گیرى در دروغ بستن بر پیغمبر
ج
فصل اوّل: درباره ایمان
باب ۱: ایمان چیست؟ و بیان خصوصیات ایمان
باب ۳: بیان نمازهایى که یکى از ارکان اسلام مىباشند
باب ۵: بیان ایمانى که انسان به وسیله آن وارد بهشت خواهد شد
باب ۶: پیغمبر
ج
مىفرماید: اسلام بر پنج اصل بنا گردیده است
باب ۷: امر به ایمان به خدا و پیغمبر و مقررات دین و دعوت دیگران به سوى آن
باب ۸: امر به جنگ با مردم تا زمانى است که به وحدانیت خدا و رسالت محمّد اعتراف مىکنند
باب ۹: اوّلین مرحله ایمان گفتن کلمه لا اله الّا الله است
باب ۱۰: کسی که با ایمان قاطع و خالى از شک بمیرد به بهشت مىرود و سوختن او بر آتش دوزخ حرام است
باب ۱۲: ایمان داراى شعبههاى متعدد است
باب ۱۴: بیان برترى بعضى از خصلتهاى اسلام بر بعضى دیگر و اینکه کدام خصلت اسلامى برتر است
باب ۱۵: بیان خصلتهایى که هرکس متصف به آنها باشد لذّت ایمان را درک خواهد کرد
باب ۱۶: واجب است که پیغمبر
ج
را از خانواده و پدر و مادر و تمام مردم بیشتر دوست داشت
باب ۱۷: یکى از خصلتهاى ایمان این است که آنچه را براى خودتان دوست دارید براى مسلمانان نیز دوست داشته باشید
باب ۱۹: تشویق به احترام گذاردن به همسایه و مهمان و گفتار نیک یا سکوت، که هر یک از اینها جزو ایمان مىباشند
باب ۲۱: برترى بعضى از ایمانداران بر بعضى دیگر در ایمان و برترى اهل یمن بر دیگران
باب ۲۲: بیان اینکه اصل و اساس دین بر نصیحت و اخلاص است
باب کم شدن إیمان به وسیله گناه و نبودن إیمان کامل در گناهکار
باب ۲۳: بیان خصوصیات و صفات منافق
باب ۲۴: بیان چگونگى ایمان کسى که به برادر مسلمان خود نسبت کفر دهد و به او بگوید کافر
باب ۲۵: چگونگى ایمان کسى که از نسبت دادن خود به کسى که مىداند پدر اوست خوددارى مىکند
باب ۲۶: بیان این فرموده پیغمبر
ج
: دشنام و ناسزا گفتن به مسلمان خروج از دستور دین است و جنگ با مسلمان از صفات کافر است
باب ۲۷: بیان این حدیث پیغمبر
ج
: بعد از من به کفر نگروید و گردن همدیگر را با شمشیر نزنید
باب ۳۰: در مورد کفر کسانى که مىگویند: ماه و ستارگان باران را براى ما نازل مىکنند
باب (۳۱): محبّت انصار نشانه ایمان است
باب ۳۲: ناقص شدن ایمان به واسطه نقصان عبادت
باب ۳۴: ایمان به خدا از بزرگترین اعمال است
باب ۳۵: بیان اینکه شریک قراردادن براى خدا بزرگترین گناه است و بیان گناههاى کبیرهاى که بعد از شرک قرار دارند
باب ۳۶: بیان گناههاى کبیره و بزرگترین آنها
باب ۳۸: کسى که بمیرد و براى خدا شریک قرار نداده باشد سرانجام داخل بهشت مىشود
باب ۳۹: حرام بودن کشتن کافر بعد از گفتن کلمه لا اله الّا الله
باب ۴۰: پیغمبر
ج
گفت: کسى که علیه ما (اسلام) اسلحه بردارد از ما نیست
باب ۴۲: حرام بودن سیلى زدن به صورت، و پاره کردن یقه و پیراهن، و فریاد و زارى کردن به شیوه جاهلیت (به هنگام وارد شدن بلا و مصیبت)
باب ۴۳: بیان سختگیرى در تحریم نمامى و سخن چینى
باب ۴۴: بیان سخت گیرى در تحریم بلندنمودن دامن و شلوار و پیراهن به عنوان غرور و تشدید در تحریم منّت گذاشتن در مقابل بخشش، و سخت گیرى در تحریم فروختن کالا با قسم، و بیان سه نفرى که خداوند در قیامت با آنان سخن نمىگوید و به ایشان توجّه نمىفرماید
باب ۴۵: بیان تشدید در تحریم خودکشى و اینکه انسان به هر وسیلهاى خود را بکشد در جهنم نیز به آن وسیله عذاب داده مىشود، و جز مسلمان کس دیگرى وارد بهشت نخواهد شد
باب ۴۶: سخت گیرى در تحریم خیانت در اموال غنیمت و هر مال دیگرى و اینکه به جز افراد مؤمن کسى داخل بهشت نخواهد شد
باب ۵۱: آیا انسان به خاطر کارهایى که در دوران جاهلیت و قبل از اسلام انجام داده است مؤاخذه مىشود؟
باب ۵۲: اسلام و هجرت در راه خدا و حج، گناهان پیش از خودشان را از بین مىبرند
باب ۵۳: حکم عمل خیرى که کافر قبل از مسلمانشدنش انجام داده است
باب ۵۴: ایمان درست و اخلاص در آن
باب ۵۶: گذشت و صرف نظر خداوند از وسوسههایى که بر قلب مىگذرند در صورتی که در قلب استقرار نیابند
باب ۵۷: هرگاه انسان قصد خیرى داشته باشد ثواب آن برایش نوشته مىشود امّا اگر قصد بدى داشته باشد و انجام ندهد گناه محسوب نمىشود
باب ۵۸: وسوسه در ایمان و دعایى که باید به هنگام پیدایش آن خوانده شود
باب ۵۹: کسى که با قسم دروغ حق مسلمانى را ضایع کند به آتش دوزخ مجازات مىشود
باب۶۰: بیان دلیل اینکه کسى که بخواهد مال کسى را به ناحق بگیرد، خونش مباح است و اگر کشته شود به دوزخ مىرود، و اگر صاحب مال به خاطر دفاع از حق خود کشته شود، شهید است
باب ۶۱: حاکمان، مدیران و سرپرستانى که به مردم و افراد زیردست خود ظلم مىکنند سزاوار دوزخ هستند
باب ۶۲: از بین رفتن امانت و ایمان در بعضى دلها و وارد شدن فتنه و فساد به آنها
باب ۶۳: اسلام که آمد غریب بود و در آینده نیز به حالت غربت بر مىگردد، و ایمان در بین دو مسجد (مکه و مدینه) جمع مىگردد
باب ۶۵: بیان جایز بودن پنهان کردن ایمان براى کسى که با آشکار کردن آن دچار بلا و مصیبت مىشود
باب ۶۶: دلدارى دادن به اشخاص ضعیف الایمان، چون که ایمانشان ضعیف است باید تقویت شوند، و اینکه بدون دلیل قاطع نباید به طور حتمى براى کسى ادّعاى ایمان نمود
باب ۶۷: افزایش اطمینان قلبى به واسطه دلایل روشن و آشکار
باب ۶۸: واجب بودن ایمان به رسالت محمّد
ج
بر همه مردم و منسوخ شدن تمام ادیان به واسطه دین محمّد
باب ۶۹: نازل شدن عیسى بن مریم و پیروى او از شریعت پیغمبر ما محمّد
ج
باب ۷۰: زمانى که خداوند متعال ایمان را در آن قبول نخواهد کرد
باب ۷۱: شروع شدن وحى به سوى پیغمبر
ج
باب ۷۲: اسراء پیغمبر
ج
(از مسجد الحرام به مسجد الأقصى) و معراج او به آسمانها و فرض شدن نمازها
باب ۷۳: درباره عیسى مسیح پسر مریم و مسیح دجّال
باب ۷۴: در مورد سدرة المنتهى
باب ۷۵: معنى این آیه: (همانا او را یکبار دیگر دیده است). آیا پیغمبر
ج
در شب معراج خداوند را دیده است؟
باب ۷۸: اثبات اینکه مسلمانان در آخرت پروردگار خود را مىبینند
باب ۷۹: شناختن طریق رؤیت ذات الله
باب ۸۰: اثبات شفاعت و بیرون آمدن یکتاپرستان از دوزخ
باب ۸۱: آخرین نفرى که از دوزخ بیرون مىآید
باب ۸۲: کمترین، و پایینترین مقام در بهشت
باب ۸۴: پیغمبر
ج
شفاعتش را براى امّتش در قیامت نگه مىدارد
باب ۸۷: درباره فرموده خداوند: (قوم نزدیک خود را از عذاب خدا بترسان)
باب ۸۸: شفاعت پیغمبر
ج
براى ابوطالب و تخفیف عذاب او به واسطه شفاعت پیغمبر
باب ۸۹: کم عذابترین اهل دوزخ
باب ۹۱: دوستى و محبّت با ایمانداران و دورى و برائت از غیر آنان
باب ۹۲: داخل شدن جماعتى از مسلمانان به بهشت بدون حساب و عذاب
باب ۹۴: دستور خداوند به آدم که از هر هزار نفرى که در دوزخ هستند نهصد و نود و نه نفر را بیرون بیاورد
فصل دوم: درباره طهارت و پاكى
باب ۲: واجب بودن طهارت و پاکى براى انجام نماز
باب ۳: صفات و شرایط وضو، و معرّفى وضوى کامل
باب ۷: در مورد چگونگى وضوى پیغمبر
ج
باب ۸: سنّت است که با چند مشت آبى که تعدادش فرد باشد بینى تمیز شود و محل خروج نجاست با سنگهاى فرد تمیز گردد
باب ۹: واجببودن شستن هر دو پا به تمامى
باب ۱۲: مستحب است مقدارى از سر و بازوها و ساقها نیز در وضو شسته شوند
باب ۱۵: درباره سواک
باب ۱۶: صفات و اخلاقى که جزو فطرت و برنامه همه پیغمبران بودهاند
باب ۱۷: آداب نشستن براى قضاى حاجت
باب ۱۸: نباید انسان بعد از قضاى حاجت خود را با دست راست تمیز نماید
باب ۱۹: مستحب است به هنگام غسل و وضو گرفتن و سایر کارهاى باارزش اعضاى راست جلو انداخته شوند
باب ۲۱: طهارت گرفتن با آب در فضاى باز
باب ۲۲: مسح کردن بر روى خفها به هنگام وضو گرفتن
باب ۲۷: حکم ظرفى که سگ در آن آب مىخورد و یا به آن زبان مىزند
باب ۲۸: نهى از شاشیدن در آب راکد و غیر جارى
باب ۳۰: واجب است ادرار یا هر نجاست دیگرى را که در مسجد مشاهدهى شود با پاشیدن آب بر روى زمین تمیز گردد و براى تمیزشدن آن ریختن آب بر روى زمین کافى است و نیاز به کندن آن ندارد
باب ۳۱: حکم ادرار پسر بچه شیرخوار و چگونگى شستن آن
باب ۳۲: شستن لباسى که به منى آلوده شده باشد و خرد کردن و پاک کردن آثار آن به هنگام خشک شدن
باب ۳۳: نجسبودن خون و چگونگى شستن آن
باب ۴۳: دلیل نجس بودن ادرار و واجب بودن خالى کردن مجراى آن به هنگام قضاى حاجت
فصل سوم: درباره حیض
باب ۱: تماس و مباشره شوهر با قسمتهاى بالاتر از ناف و پایینتر از زانوهاى همسرش در حال حیض
باب ۲: خوابیدن با زن حایضه در یک رختخواب
باب ۳: جایز است زن حائضه سر شوهرش را بشوید و آنرا شانه کند
باب ۴: حکم مذى
باب ۶: کسى که جنابت داشته باشد جایز است بخوابد و سنّت است که به هنگام خواب وضو بگیرد
باب ۷: با احتلام و خروج منى از زن غسل بر او واجب مىشود
باب ۹: چگونگى غسل جناب
باب ۱۰: مقدار آبى که سنّت است در غسل جنابت مورد استفاده قرار گیرد
باب ۱۱: سنّت است به هنگام غسل سه بار آب را بر سر و سایر اعضاى بدن جارى نمود
باب ۱۳: سنّت است زنى که غسل حیض مىکند یک مقدار پنبه یا پارچه دیگرى با مشک یا هر چیزى که بوى خوش دارد آغشته کند و آن را در مجراى حیضش قرار دهد
باب ۱۴: زنى که همیشه خون ریزى دارد، چگونه باید غسل کند و وضو بگیرد
باب ۱۵: بر زن واجب است روزه ایام حیضش را قضا کند ولى قضاى نماز مدّت حیض بر او واجب نیست
باب ۱۶: کسى که غسل مىکند باید با کشیدن پردهاى خود را از دیگران پنهان کند
باب ۱۸: در جایى که خلوت است و کسى نیست جایز است لخت و عریان غسل نمود
باب ۱۹: اهمیت دادن به پوشیدن عورت
باب ۲۱: با انزال منى غسل واجب مىشود
باب ۲۲: درباره نسخ و از بین رفتن حکم این حدیث که مىگوید: غسل وقتى واجب است که منى نازل شود، و بیان واجب بودن غسل به مجرّد بهم رسیدن دو آلت تناسـلى ختنه شـده (و داخل شدن رأس آلت مرد در رحم زن)
باب ۲۴: درباره نسخ حکم حدیثى که مىگوید: با خوردن هر چیزى که با آتش پخته شده باشد باید تجدید وضو شود
باب ۲۶: کسى که یقین دارد قبلاً داراى وضو بوده است، ولى بعد از آن شک مىکند، آیا وضویش باطل شده است یا خیر؟ مىتواند با وضوى یقینى خود نماز بخواند و به شک حاصله بعد از آن توجّه نکند
باب ۲۷: پاک شدن پوست مردار به وسیله دباغى
باب ۲۸: درباره تیمّم
باب ۲۹: دلیل اینکه مسلمان نجس و پلید نمىگردد
باب ۳۲: دعایى که پیغمبر
ج
به هنگام رفتن به توالت آن را مىخواند
باب ۳۳: دلیل اینکه خواب به حالت نشسته موجب نقض وضو نمىشود
فصل چهارم: درباره نماز
باب ۱: اوّلین بارى که اذان گفته شد
باب ۲: دستور پیغمبر
ج
به دو بار گفتن کلمات اذان و یکبار گفتن کلمات اقامه
باب ۷: کسى که اذان را مىشنود مستحب است کلمات آنرا تکرار کند و صلات و سلام بر پیغمبر
ج
بفرستد و مقام وسیلت را برایش از خداوند بخواهد
باب ۸: فضیلت و ثواب اذان و فرار شیطان به هنگام شنیدن آن
باب ۹: بلند کردن دستها تا مقابل شانهها به هنگام گفتن تکبیر نیت و به هنگام گفتن تکبیر به رکوع رفتن و از رکوع برخاستن و اینکه نباید به هنگام بلند شدن از سجده دستها را بلند نمود
باب ۱۰: اثبات نمودن گفتن تکبیر در هر پائن آمدن و بلند شدنى در نماز به جز بلندشدن از رکوع که به جاى تکبیر سمع الله... گفته مىشود
باب ۱۱: واجب بودن خواندن فاتحه در تمام رکعات نماز و کسى که فاتحه را خوب نداند و امکان فرا گرفتن آن را هم نداشته باشد به جاى آن هر مقدار آیات دیگرى از قرآن که برایش ممکن باشد مىخواند
باب ۱۳: دلیل کسانى که مىگویند: بسم الله الرّحمن الرّحیم با صداى بلند در نماز خوانده نمىشود
باب ۱۶: خواندن تشهّد در نماز
باب ۱۷: درود گفتن بر پیغمبر
ج
بعد از تشهّد
باب ۱۸: گفتن سمع الله لمن حمده، و گفتن آمین
باب ۱۹: اقتداى مأموم به امام
باب ۲۱: هرگاه امام عذرى از قبیل مریض بودن و مسافرت و غیره داشته باشد کسى را براى امامت نماز مردم به جاى خود تعیین مىنماید
باب ۲۲: وقتى که امام تأخیر کند و اشکالى نباشد، مردم مىتوانند کسى را به عنوان امام انتخاب کنند
باب ۲۳: اگر موضوعى در نماز براى مرد پیش آید سبحان الله را مىگوید و اگر براى زن پیش آمد دستهایش را بهم مىزند
باب ۲۴: اسلام دستور مىدهد نماز به نحو احسن خوانده شود و خشوع کامل در آن وجود داشته باشد
باب ۲۵: نهى از سبقت گرفتن از امام به یک رکوع و یا یک سجده و امثال آنها
باب ۲۸: راست کردن صفهاى نماز و یکسان کردن آنها
باب ۲۹: به زنهایى که در پشت سر مردان نماز مىخوانند دستور داده شده است تا مردان از سجده بلند نشوند آنان سرشان را از سجده بلند ننمایند
باب ۳۰: رفتن زنها به مسجد بشرط اینکه باعث فساد نشوند، و نباید خود را معطّر نمایند
باب ۳۱: وقتى که قرائت قرآن در نماز موجب تولید اشکال باشد باید حدّ وسط را رعایت کرد
باب ۳۲: گوش دادن به خواندن قرآن
باب ۳۳: خواندن قرآن با صداى بلند در نماز صبح، و خواندن قرآن بر جن
باب ۳۴: چگونگى قرائت قرآن در نماز ظهر و عصر
باب ۳۵: قرائت در نماز صبح و مغرب
باب ۳۶: قرائت در نماز عشاء
باب ۳۷: به ائمّه جماعت امر شده است که همیشه نماز را بطور خلاصه بخوانند
باب ۳۸: رعایت اعتدال و حدّ وسط در ارکان نماز و طولانى نبودن و کامل بودن آنها
باب ۳۹: تبعیت مأموم از امام و اینکه اعمالش باید بعد از اعمال امام باشد
باب ۴۲: دعایى که باید در رکوع گفته شود
باب ۴۴: اعضایى که بر آنها سجده مىشود و نهى از جمع نمودن موهاى سر و لباس به هنگام نماز
باب ۴۶: اعمالى که صفات و خصوصیات نماز را در خود جمع مىکند و چیزهایى که نماز با آنها شروع و ختم مىشود
باب ۴۷: نصب کردن و قراردادن چیزى در جلو نمازگزار
باب ۴۸: منع عبور و مرور از جلو نمازگزار
باب ۴۹: نزدیکشدن نمازگزار از ساتر (شیئى نصب شده در جهت قبله)
باب ۵۱: دراز کشیدن در جلو سجده نمازگزار
باب ۵۲: نماز خواندن در یک پارچه لباس و چگونگى پوشیدن آن
فصل پنجم: درباره مساجد و جاهایى كه نماز در آنها برگزار مىشود
باب ۱: بنا نهادن مسجد النّبی
ج
باب ۲: تغییر قبله از بیت المقدّس به کعبه
باب ۳: از ساختن مسجد بر قبرها نهى و منع شده است
باب ۴: فضیلت و ثواب ساختن مسجد و تشویق بر آن
باب ۵: مستحب بودن قراردادن دست برروى زانوها به هنگام رکوع و منسوخ شدن گذاشتن دستها بر روى هم و قرار دادن آنها در بین زانوها
باب ۷: حرام بودن سخن گفتن در نماز و نسخ آنچه قبلاً در این مورد مباح بوده است
باب ۸: لعن شیطان در اثناى خواندن نماز جایز است
باب ۹: جایز بودن حمل کردن بچهها در نماز
باب ۱۰: یک یا دو قدم حرکت در نماز جایز است
باب ۱۱: دست گذاشتن بر کمر در نماز مکروه است
باب ۱۲: مالیدن دست بر سنگ ریزهها و صاف کردن خاک محل سجده در نماز مکروه است
باب ۱۳: انداختن تف و اخلاط سینه در مسجد چه در حالت نماز و چه در غیر نماز ممنوع است
باب ۱۴: جایز است با کفش نماز بخواند (به شرط اینکه کثیف نباشد)
باب ۱۵: خواندن نماز در لباس خطخطى و داراى نقش کراهت دارد
باب ۱۶: وقتى طعام حاضر باشد نماز خواندن کراهت دارد
باب ۱۷: نهى از خوردن سیر و پیاز و کراث (گیاهى است که بوى بد دارد) به هنگام رفتن به مسجد
باب ۱۹: سهوکردن در نماز و سجده سهو بردن
باب ۲۰: سجده قرائت قرآن
باب ۲۳: ذکر بعد از نماز
باب ۲۴: پناه بردن به خدا از عذاب قبر
باب ۲۵: چیزهایى که در نماز از شرّ آنها به خدا پناه برده مىشود
باب ۲۶: مستحب بودن ذکر و دعا بعد از سلام دادن نماز و چگونگى آن
باب ۲۷: دعایى که در بین تکبیر نیت و سوره حمد خوانده مىشود
باب ۲۸: مستحب است با وقار و متانت به مسجد رفت و از دویدن و عجله زیاد نهى شده است
باب ۲۹: چه وقتى مردم براى برگزارى نماز بلند مىشوند؟
باب ۳۰: کسى که یک رکعت از نمازش در وقت اداء قرار گیرد تمام نمازش اداء محسوب مىشود
باب ۳۱: اوقات نماز پنجگانه
باب ۳۲: مستحب بودن تأخیر در نماز ظهر براى کسى که اگر در وقت گرما به جماعت برود ناراحت شود
باب ۳۳: مستحب بودن خواندن نماز ظهر در اوّل وقت در غیر شدّت گرما
باب ۳۴: مستحب بودن خواندن نماز عصر در اوّل وقت
باب ۳۵: سخت گیرى بر کسانى که نماز عصر را نمىخوانند
باب ۳۶: دلیل کسانى که مىگویند (صلاة وسطى) نماز عصر است
باب ۳۷: فضیلت و ثواب نماز صبح و عصر و مواظبت بر خواندن آنها به وقت خود
باب ۳۸: اوّل وقت نماز مغرب هنگام غروب خورشید است
باب ۳۹: وقت نماز عشاء و تأخیر آن
باب ۴۰: مستحب بودن خواندن نماز صبح در اوّل وقتش و آن هنگامى است که تاریکى آخر شب با سفیدى طلوع فجر بهم آمیخته مىشود و بیان مقدار قرآنى که در نماز صبح خوانده مىشود
باب ۴۲: فضیلت و ثواب نماز جماعت و سخت گیرى در ترک آن
باب ۴۷: در صورت داشتن عذر جائز است جماعت ترک شود
باب ۴۸: جایزبودن جماعت در نماز سنّت و خواندن نماز بر حصیر و سجاده و جانمازى و پارچه و هرچیز دیگرى که پاک باشد
باب ۴۹: ثواب و فضیلت نماز جماعت و به انتظار نشستن براى خواندن نماز
باب ۵۰: فضیلت برداشتن گامهاى زیاد به سوى مسجد
باب ۵۱: قدم برداشتن براى نماز، گناهها را محو مىکند و درجه کمالات را بالا مىبرد
باب ۵۳: کسانى که استحقاق بیشترى براى امامت دارند
باب ۵۴: مستحب است به هنگام نزول بلا بر مسلمانان در تمام نمازها قنوت خوانده شود
باب ۵۵: قضا نمودن نماز واجبى که فوت شود و مستحب بودن عجله در قضاى آن
فصل ششم: درباره نماز مسافر و قصر و كوتاه نمودن آن
باب ۱: نماز مسافر و کوتاه کردن آن
باب ۲: کوتاه خواندن نماز در منى
باب ۳: خواندن نماز به منزل در وقت باران
باب ۴: جایزبودن خواندن نماز سنّت به حالت سوارى بر اسب یا شتر و یا هر چیز دیگرى و رو به هرجایى که باشد
باب ۵: جواز جمع بین دو نماز به هنگام سفر
باب ۶: جمع نمودن دو نماز با هم به هنگام اقامت در منزل و در غیر سفر
باب ۷: کسى که بعد از نماز از جاى خود بلند مىشود جایز است چه از طرف راست و چه از طرف چپ جاى خود را ترک کند
باب ۹: مکروه است بعد از اینکه مؤذّن شروع به اقامت گفتن نمود نماز سنّت را شروع کرد
باب ۱۱: مستحب است به هنگام داخل شدن به مسجد دو رکعت تحیة المسجد خوانده شود و مکروه است قبل از خواندن تحیة المسجد انسان بنشیند و تحیة المسجد در تمام اوقات مستحب است
باب ۱۲: کسى که از سفرى برمىگردد سنّت است اوّل در مسجد دو رکعت نماز را بخواند
باب ۱۳: سنّت بودن صلاة الضحى و اینکه حداقل آن دو رکعت است
باب ۱۴: مستحب بودن دو رکعت سنّت فجر و تشویق بر خواندن آن
باب ۱۵: ثواب و فضیلت نمازهاى سنّت راتب که قبل از نمازهاى فرض و بعد از آنها خوانده مىشوند و بیان اینکه نماز راتب تعدادشان چند است
باب ۱۶: جایز است نماز سنّت به حالت ایستاده و نشسته خوانده شود و همچنین جایز است قسمتى از یک رکعت را ایستاده و قسمت دیگر را نشسته خواند
باب ۱۷: نماز شب و تعداد رکعتهاى نماز شب پیغمبر
ج
، و اینکه نماز وتر خود یک رکعت است ویک رکعت هم یک نماز صحیح و کامل مىباشد
باب ۲۰: نماز شب دو رکعت دو رکعت است و نماز وتر هم یک رکعت در آخر شب مىباشد
باب ۲۴: تشویق بر ذکر و دعاء در آخر شب و قبول آنها در آن وقت
باب ۲۵: تشویق بر قیام رمضان که عبارت از خواندن تراویح مىباشد
باب ۲۶: دعاء در نماز شب و به هنگام شب بیدارى
باب ۲۷: مستحب بودن طول دادن به قرائت قرآن در نماز شب
باب ۲۸: روایتهاى وارده در حق کسانى که تمام شب تا صبح مىخوابند (و نماز شب نمىخوانند)
باب ۲۹: مستحب است نمازهاى سنّت در منزل خوانده شود و اگر در مسجد هم خوانده شود جایز است
باب ۳۱: پیغمبر
ج
دستور مىداد تا کسانى که خواب بر آنان غلبه کرده است و از فهم قرآن و ذکر خدا عاجز ماندهاند بخوابند و استراحت کنند بعداً با نشاط مشغول عبادت شوند
باب ۳۳: پیغمبر
ج
دستور فرمود که بر خواندن قرآن مواظبت شود، و مکروه است کسى بگوید فلان آیت را فراموش نمودهام ولى جایز است که بگوید فلان آیه را از یادم بردند
باب ۳۴: مستحب است قرآن با آهنگ منظم و صداى قشنگ خوانده شود
باب ۳۵: بیان اینکه پیغمبر
ج
در روز فتح مکه سوره فتح را قرائت نمود
باب ۳۶: اطمینان و آرامش به هنگام قرائت قرآن نازل مىگردد
باب ۳۷: ثواب و فضیلت کسى که قرآن را حفظ مىکند
باب ۳۸: ثواب و فضیلت کسانى که با مهارت قرآن مىخوانند و کسانى که مهارت ندارند و با زحمت آنرا مىخوانند
باب ۳۹: خواندن قرآن پیش کسانى که در قرآن مهارت دارند مستحب است هر چند کسى که قرآن را مىخواند از کسی که بر او قرآن خوانده مىشود فاضلتر و ماهرتر باشد
باب ۴۰: ثواب و فضیلت گوش دادن به قرائت قرآن و درخواست قرائت از کسى که قرآن را در حفظ دارد و دقّت در معنى آن و گریه کردن به وقت شنیدن قرآن
باب ۴۳: ثواب خواندن سوره فاتحه و آیههاى آخر سوره بقره و تشویق بر خواندن دو آیه آخر سوره بقره
باب ۴۷: ثواب کسى که قرآن مىخواند و آنرا به دیگران تعلیم مىدهد و ثواب کسى که داراى حکمت و دانش دینى مانند فقه و علوم دینى و غیره مىباشد و خود به آن عمل مىکند و آنرا به دیگران نیز مىآموزد
باب ۴۸: بیان اینکه قرآن بر هفت وجه نازل شده است و بیان معنى این جمله
باب ۴۹: به آرامى و بانظم خواندن قرآن و پرهیز از سرعت فراوان در قرائت آن و اینکه جایز است دو سوره یا بیشتر در یک رکعت خوانده شود
باب ۵۰: مسائلى که به قرائتهاى قرآن تعلّق دارد
باب ۵۱: اوقاتى که نباید در آنها نماز سنّت بدون سبب خوانده شود
باب ۵۴: آشنایى با دو رکعت نمازى که پیغمبر
ج
آن را بعد از نماز عصر مىخواند
باب ۵۵: مستحب بودن دو رکعت نماز قبل از نماز مغرب
باب ۵۶: بیان اینکه در بین هر اذان و اقامتى نماز سنّتى موجود است
باب ۵۷: نماز خوف
فصل هفتم: درباره نماز جمعه
باب ۱: واجب بودن غسل جمعه بر هر مرد بالغى و بیان احادیثى که به این کار دستور مىدهند
باب ۲: استعمال بوى خوش و سواک در روز جمعه
باب ۳: سکوت به هنگام خطبه نماز جمعه
باب ۴: زمان و ساعت مخصوصى که در روز جمعه وجود دارد
باب ۶: فیض یابى و رسیدن امّت اسلام به ثواب روز جمعه
باب ۹: نماز جمعه وقتى است که خورشید از وسط آسمان تجاوز مىنماید
باب ۱۰: بیان دو خطبه قبل از نماز جمعه و نشستن در بین آنها
باب ۱۱: درباره این فرموده خدا: (هرگاه تجارتى یا چیز بىفایدهاى را دیدند به سوى آن مىشتابند و شما را در حال ایستادن و خطبه خواندن ترک مىنمایند)
باب ۱۳: کوتاه بودن نماز و خطبه جمعه
باب ۱۴: خواندن نماز تحیة المسجد در حالى که امام خطبه مىخواند
باب ۱۷: سورههایى که در روز جمعه خوانده مىشود
فصل هشتم: درباره نماز دو عید رمضان و قربان
باب ۱: جایزبودن بیرون رفتن زنها به سوى مصلّى در روزهاى عید و گوش دادن آنان به خطبه در حالى که از مردان جدا شده باشند
باب ۴: اجازه بازى و سرگرمىهایى که گناه نیستند در روزهاى عید
فصل نهم: درباره نماز طلب باران
باب ۱: بلند نمودن دستها به هنگام دعاء نزول باران
باب ۲: درباره دعاى نزول باران
باب ۳: پناهبردن به خدا به هنگام دیدن باد و ابر و شادشدن از آمدن باران
باب ۴: درباره باد صبا و باد دبور
فصل دهم: درباره نماز كسوف (خورشید گرفتگى)
باب ۱: نماز کسوف
باب ۲: بیان عذاب قبر در بحث نماز کسوف
باب ۳: چیزهایى در مورد بهشت و جهنم که به هنگام نماز کسوف به پیغمبر
ج
نشان داده شد
باب ۵: خبر دادن نماز کسوف، به مردم با گفتن جمله (الصلاة جامعة) با صداى بلند مىباشد
فصل یازدهم: درباره جنازه و مسائل مربوط به میت
باب ۶: گریه براى مرده
باب ۸: درباره صبر بر مصیبت در اوّلین مرحلهاى که نازل مىشود
باب۹: مرده بواسطه گریه نزدیکانش براى او عذاب داده مىشود
باب ۱۰: سختگیرى در گریه با صداى بلند و نوحه خوانى
باب ۱۱: منع زنان از تشییع جنازه
باب ۱۲: درباره غسل میت
باب ۱۳: درباره کفن میت
باب ۱۴: پوشاندن سر میت به هنگامى که فوت مىنماید
باب ۱۶: سرعت در تشییع و تدفین جنازه
باب ۱۷: ثواب نماز بر جنازه و تشییع آن
باب ۲۰: مردهاى که به خیر یا به شر نامش را مىبرند
باب ۲۱: حدیثى که مىفرماید مرده یا خودش راحت مىشود یا دیگران از دستش راحت مىشوند
باب ۲۲: درباره گفتن الله اکبر بر جنازه
باب ۲۳: خواندن نماز میت بر قبر
باب ۲۴: از جا بلندشدن به هنگام ردشدن جنازه
باب ۲۷: وقتى که امام بر میت نماز مىخواند باید در مقابل چه قسمت از بدن او بایستد؟
فصل دوازدهم: درباره زكات
باب ۲: زکات برده و اسب بر مسلمان واجب نیست
باب ۳: درباره دادن زکات و منع آن
باب ۴: مقدار خرما یا جویى که مسلمان باید براى زکات فطر پرداخت کند
باب ۶: گناه کسى که از دادن زکات خوددارى مىنماید
باب ۸: سخت گیرى و عذاب شدید براى کسانى که زکات نمىدهند
باب ۹: تشویق بر دادن زکات و صدقه
باب ۱۰: سختگیرى بر کسانى که پول و مال جمع مىکنند و زکات آن را نمىدهند
باب ۱۱: تشویق به دادن زکات و مژده به زکات دهندگان که خداوند جاى زکات را پر مىکند
باب ۱۳: احسان و بخشش اوّل باید در حق نفس خود و بعد از نفس در حق خانواده و بعد از خانواده در حق قوم و خویشاوندان انجام داده شود
باب ۱۴: ثواب نیکى و احسان نسبت به نزدیکان و زن و اولاد و پدر و مادر (هر چند پدر و مادر مشرک هم باشند) بیشتر است
باب ۱۵: ثواب صدقه و احسانى که براى مردگان انجام مىگیرد به ایشان مىرسد
باب ۱۶: صدقه شامل هر کار خیر و هر نیکى و احسانى مىباشد و هر کار خیر صدقه است
باب ۱۷: درباره کسانى که در راه خدا بخشش مىکنند و کسانى که بخل مىورزند
باب ۱۸: اشتیاق داشتن به دادن صدقه پیش از رسیدن روزى که کسى پیدا نمىشود آنرا قبول کند
باب ۱۹: صدقه از مال حلال نزد خداوند مورد قبول واقع مىگردد و باعث افزایش و برکت در آن مىباشد
باب ۲۰: رغبت بر صدقه و احسان هر چند با نصف یک دانه خرما یا گفتن یک کلمه خوب باشد و صدقه مانع آتش دوزخ است
باب ۲۱: درباره صدقه کردن اجرت کار و اینکه نباید به هیچ وجه صدقه کم را بىارزش دانست
باب ۲۲: فضیلت و ثواب حیوانى که براى استفاده از شیرش به کسى داده مىشود و عین حیوان به صاحبش مسترد مىگردد
باب ۲۳: نمونه انسان سخى و بخشنده، و انسان بخیل و خسیس
باب ۲۴: ثواب بخشش به جاى خود باقى است هر چند در حق انسان نااهل هم باشد
باب ۲۵: کارگر و خدمتگزار امین و زنى که با اجازه صریح یا اجازه عادى از مال شوهرش بدون اسراف مىبخشد اجر و ثواب دارند
باب ۲۷: کسى که داراى خیر و احسان و سایر کارهاى خیر است
باب ۲۸: اشتیاق به بخشش و مکروه بودن شمردن آن
باب ۲۹: اشتیاق بر بخشش هر چند کم باشد و نباید به خاطر کمبودن صدقه از انجام آن خوددارى نمود
باب ۳۰: فضل و ثواب پنهان داشتن صدقه
باب ۳۱: بهترین صدقه، صدقه کسى است که سالم و تندرست است و دلبستگى فراوانى به دنیا دارد
باب ۳۲: بیان اینکه دست بالا که دست انسان بخشنده است بهتر از دست پایین است که گیرنده صدقه مىباشد
باب ۳۳: نهى از توقع و درازکردن دست نیاز پیش دیگران
باب ۳۴: مسکین و مستحق کسى است که ثروتى ندارد و مردم هم از اوضاع او اطلاع ندارند تا به او کمک کنند
باب ۳۵: مکروه و ناپسند بودن توقع از دیگران
باب ۳۷: مباح بودن گرفتن صدقه براى کسى که تقاضاى آن را نکرده است و حرص گرفتن آنرا ندارد
باب ۳۸: مکروه بودن حرص و علاقه به دنیا
باب ۳۹: اگر انسان دو دره پر از طلا داشته باشد آرزو مىکند دره سومى هم داشته باشد
باب ۴۰: بىنیازى حقیقى آن نیست که ثروت و مال فراوان باشد
باب ۴۱: برحذر داشتن از مغرور شدن به ثروت و مال دنیا
باب ۴۲: عفت و عزت نفس، نشان دادن صبر و استقامت و خوددارى از توقع
باب ۴۳: به اندازه نیاز نفقه داشتن و به آن قناعت کردن
باب ۴۴: دادن صدقه به کسى که با ناسزا گفتن و خشونت آن را مىخواهد
باب ۴۵: دادن صدقه به کسى تا ایمانش تقویت شود
باب ۴۶: دادن صدقه به کسانى که تازه مسلمان شدهاند و نیاز به دلنوازى دارند، و صبر و استقامت کسانى که داراى ایمان قوى هستند
باب ۴۷: ذکر خوارج و بیان صفات آنان
باب ۴۸: تشویق بر کشتن خوارج
باب ۴۹: خوارج بدترین مخلوق خدا هستند
باب ۵۰: قبول کردن زکات براى پیغمبر
ج
و آل پیغمبر که تنها شامل بنىهاشم و بنىمطلب مىباشد حرام است
باب ۵۲: هدیه براى پیغمبر
ج
و بنىهاشم و بنىمطلب حلال است هر چند کسى که این هدیه را مىآورد خودش آنرا از طریق اخذ زکات و صدقه به دست آورده باشد، و صدقه و زکات وقتى به ملکیت اشخاص مستحق درآمد از حال صدقه و زکات خارج مىشود آنگاه
باب ۵۳: پیغمبر
ج
هدیه را قبول مىکرد ولى صدقه و زکات را رد مىنمود
باب ۵۴: دعا براى کسى که صدقه و زکات مىآورد
اندازه فونت
دبی
هلوتیکا نو
وردنا
تاهوما
Iran Sans
مشخصات کتاب
به اشتراکگذاری کتاب
Facebook
Twitter
Youtube
Google+
Telegram
Whatsapp
با ایمیل
فایل Word
فایل PDF
نسخه چاپی
گزارش یک مشکل
مشخصات کتاب
ترجمه فارسى
اللؤلؤ و المرجان
جلد اوّل
مؤلف:
محمّد فؤاد عبدالباقی
مترجم:
ابوبکر حسنزاده
قبلی
بعدی
×
ورود
با ایمیل
مرا به خاطر بسپار
رمز عبور را فراموش کردید؟
ورود
ساخت حساب کاربری جدید
ثبت نام
بازیابی رمز عبور
ارسال لینک بازیابی رمز عبور
بازگشت به صفحه ثبت نام / ورود