خواندن درود بر پیامبر جبه هنگام دعا:
از آن جمله است: درود خواندن بر رسول خدا ج، آن حضرت جفرمود: «مَنْ صَلَّى عَلَيِّ صَلاةً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ عَشْرًا». «هر کسی بر من یک بار درود بفرستد، خداوند بر او ده بار درود میفرستد».
و نیز آن حضرت جفرمود: «إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَكْثَرُهُمْ عَلَيَّ صَلاةً». «که نزدیکترین مردم به من در روز قیامت، کسی است که بیشتر بر من درود خوانده است».
من میگویم: فلسفۀ آن اینست نفوس بشری لازماً تعرضی به نفحات الهی دارند، و از توجه به انوار تدلیات، و شعایر الله در روی زمین، و دراز کردن دست نیاز به پیش آنها، و اندیشیدن در آنها، و آگاه شدن به آنها بهترین تعرضی نخواهد شد، بویژه ارواح مقربین که افاضل ملأاعلی و وسایط جود الهی بر اهل زمین به همان وجهی که ذکر گردید میباشند.
یادآوری از آن حضرت جبه تعظیم، و طلب خیر از حق تعالی برای او، بهترین وسیلهای است برای توجه به سوی خدا، و در ضمن، سدّی در مقابل بدعتها نیز هست، زیرا او را ذکر نمیکنند، مگر بدین شکل که از خداوند برای او رحمت خواسته میشود، ارواح کاملین وقتی که از اجسادشان جدا میشوند مانند موجی میباشند، راکد، ایستاده که هیچ اراده متجدد و داعیه سانحهای، آن را تحریک نمیکند، ولی نفوس پایینتر به آنها ملحق میگردند، پس از آنها نور و هیأتی که مناسب به آن ارواح باشد جذب مینمایند، به همین معنی آن حضرت جکنایه نموده است که میفرماید: «مَا مِنْ أَحَدٍ يُسَلِّمُ عَلَىَّ إِلاَّ رَدَّ اللَّهُ عَلَىَّ رُوحِى حَتَّى أَرُدَّ عَلَيْهِ السَّلاَمَ». «هیچ کسی نیست که بر من سلام بگوید، مگر این که خداوند روحم را به من برمیگرداند تا جواب سلام او را بدهم»، من این را در سال ۱۱۴۴ که در مدینه منوره سکونت داشتم، بیحساب مشاهده نمودم.
رسول خدا جفرمود: «لاَ تَجْعَلُوا زِيَارَةَ قَبْرِي عِيدًا». «که زیارت قبر مرا جشن نگیرید». من میگویم: این اشاره سدّی است در مقابل بدعت ها، چنانکه یهود و نصاری با قبور انبیاء †میکردند و بر آن جشن و موسمی مانند حج قرار میدادند.