کراهیت از امیر انگیزه رهاکردن او نیست:
رسول خدا جفرمود: «مَنْ رَأَى مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا فَكَرِهَهُ فَلْيَصْبِرْ، فَإِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ يُفَارِقُ الْجَمَاعَةَ شِبْرًا فَيَمُوتُ إِلاَّ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً». «هر کسی از امیر چنین چیزی مشاهده نمود که از آن خوشش نمیآید، باید بر آن صبر کند، زیرا هرکسی که به اندازه وجبی از جماعت مسلمانان جدا بگردد و بمیرد، مردن او مردن جاهلی محسوب میشود»، یعنی چنان میمیرد که اهل جاهلیت میمردند.
من میگویم: این از آنجاست که اسلام از جاهلیت با این دو نوع مصالح، ممتاز گردیده است خلیفه در این دو تا نایب رسول خدا جاست، پس کسی از اجرا و اقامهکننده این دو امر، کنار برود به جاهلیت شباهت پیدا کرده است.