عمل در میان حیوانی و ملکی است:
هرگاه خصایل حیوانی بر عقل غالب آیند آن سبک میگردد و به فکر احادیث نفس قرار میگیرد که متمایل به انگیزهای طبیعی میشود، پس اگر غلبۀ شهوت داشته باشد وسوسه عمل جنسی در آن پدید میآید، و اگر گرسنه باشد به فکر غذا و غیره میباشد. یا وسوسه شیطان بر آن غالب آید، پس احادیث نفس پدید میآیند که باعث از همپاشیدن نظامات فاضله قرار میگیرند، و در عقاید حق، شک و تردید میدارد و تمایلش به سوی هیأتهای منکر میباشد که نفوس سالم از آن انکار دارند.
و هرگاه خصایل ملکی بر آن غالب آیند، آن، عقل به تمام معنی میباشد، آنچه را تصدیقش واجب باشد از قبیل علوم ارتفاقی یا احسانی، بدیهی یا نظری، آن را تصدیق میکند.
هرگاه نورش قوی و صفایش کامل باشد، سرّ نامیده میشود، کارش پذیرش علومی است که از غیب فایض گردد مانند خواب، فراست، کشف، هاتف غیبی و امثال آن.
و هرگاه بهسوی مجردات بیابانی از زمان و مکان مایل گردد خفی نامیده میشود.