توجه به قشون:
چون خواست به جهاد برود قشون خود را معاینه نماید، دستههای سوار و پیاده را بررسی کند، سرباز کمتر از پانزده سال قبول نکند، هم چنانکه رسول خدا جقبول نمیکرد، و کسانی را که سبب بزدلی و ترسویی مجاهدین میشوند به سپاه راه ندهند و نه کسی را بپذیرد که از نیرو و قدرت کفار صحبت میکند، اصل در این باره قول خداوندی است که میفرماید: ﴿كَرِهَ ٱللَّهُ ٱنۢبِعَاثَهُمۡ فَثَبَّطَهُمۡ وَقِيلَ ٱقۡعُدُواْ مَعَ ٱلۡقَٰعِدِينَ٤٦ لَوۡ خَرَجُواْ فِيكُم مَّا زَادُوكُمۡ إِلَّا خَبَالٗا﴾[التوبة: ۴۶-۴٧]. «خداوند ناگوار دانست همراهیکردن را، پس آنها را باز داشت، و گفته شد بنشینید با نشستگان، و اگر بیرون میآمدند با شما جز بزدلی و ترسوئی چیز دیگر عاید شما نمیگردند».
و همچنین مشرکان را در لشکر نپذیرد؛ زیرا رسول خدا جفرموده است: «إنا لا نستعين بمشرك إلا عند ضرورة ووثوق به». «از مشرک بدون ضرورت کمک نمیگیریم و آن هم زمانی که بر آن اعتماد داشته باشیم»، و نه زن جوان را همراه ببرد که خطره فتنه داشته باشد، و به زن سالخورده اجازه همراهی را بدهد، زیرا رسول خدا جبه ام سلیم و چند زن انصاری اجازه داد که برای لشکر آب میآوردند و مجروحان را مداوا میکردند، مناسب است که برای لشکر دو دسته راست و چپ مقرر نماید.