محبت ملاقات با خدا:
قوله ج: «مَنْ أَحَبَّ لِقَاءَ اللَّهِ أَحَبَّ اللَّهُ لِقَاءَهُ، وَمَنْ كَرِهَ لِقَاءَ اللَّهِ كَرِهَ اللَّهُ لِقَاءَهُ»، «هر کس، ملاقات خدا را دوست داشته باشد، خداوند هم ملاقات او را دوست دارد. و هرکس که ملاقا ت خدا را دوست نداشته باشد، خداوند هم ملاقات او را دوست ندارد» میگویم: معنی «لقاء الله» این است که از ایمان بالغیب به سوی ایمان عینی و حضوری، منتقل شود، و آن این که پردههای کلفت و غلیظ حیوانی پاره شده نور ملکیت ظاهر گردد، پس از حظیرة [٧]القدس یقین بر او ترشح نماید، پس آنچه به زبان مترجمان وعده شده است را عیناً ملاحظه نماید و بشنود.
آن بندۀ مؤمن که در برطرفکردن بهیمیت و تقویت نمودن ملکیت، همیشه کوشا باشد، به سوی این حالت چنان اشتیاقی خواهد داشت که هر عنصری برای حیّزش، و هر حساسی به آنچه لذت حس دارد، میدارد، اگرچه به اعتبار نظام جسد دردمند گردد، و از موت و اسباب آن تنفر داشته باشد.
بندۀ گناهکار که همیشه در پرورش و فربهکردن بهیمیت کوشا بوده است، به سوی حیات دنیا مشتاق و مایل میگردد، حب لقاء الله و کراهیت آن به صورت مشاکله وارد شده اند، و مراد از آن، آمادهکردن آنچه به نفعش یا به ضررش تمام میشود و در انتظار آن قرار گیرد.
و چون بر حضرت عایشه لیکی با دیگر ملتبس قرار گرفتند، رسول خدا جبا ذکر صریحترین حالات حب که از بالا مترشح میگردد و به آن دیگر ملتبس نمیشود، خبردار، و آنست حالت ظهور ملایکه.
[٧] بهشت جمع حظائر.