اصلاح، فیصله خدا، و مجری آن، انسان است:
خداوند متعال بر عرب و عجم خشم گرفت و به زوال دولت و پادشاهی آنها دستور فرمود، پس در قلب آن حضرت جالقا نمود و به وسیلۀ او در قلوب صحابه کرام القا فرمود تا در راه خدا بجنگند و هدف مطلوب به دست بیاید، پس آنها در این باره به جای فرشتگان قرار گرفتند که در تکمیل اوامر خداوند میکوشند، البته ملایکه بدون این از این که در میان آنها قاعده کلیهای منعقد بگردد میکوشند، و مسلمانان به خاطر یک قاعده کلیه که خداوند به آنها تعلیم فرموده است، قتال میکنند، و این عمل آنها بزرگترین عمل میباشد، و قتل به سوی آنها مستند نمیگردد، بلکه به سوی آمر مستند میگردد، همچنانکه کشتن عاصی را به امیر منصوب میکنند نه به سوی جلاد، چنانکه خداوند میفرماید: ﴿فَلَمۡ تَقۡتُلُوهُمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ قَتَلَهُمۡ﴾[الأنفال: ۱٧]. یعنی «تو آنها را نکشتی بلکه خداوند آنها را کشت».
و به این فلسفه رسول خدا جاشاره نموده فرمود: «مَقَتَ عَرَبَهُمْ وَعَجَمَهُمْ» الحدیث، و نیز آن حضرت جفرمود: «لاَ كِسْرَى وَلاَ قَيْصَرَ» یعنی آنانی که بدین جاهلیت متدین باشند نمیمانند.