حجة الله البالغه - جلد دوم

فهرست کتاب

آنچه خوردنش در نص قرآن حرام است:

آنچه خوردنش در نص قرآن حرام است:

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةُ وَٱلدَّمُ وَلَحۡمُ ٱلۡخِنزِيرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦ وَٱلۡمُنۡخَنِقَةُ وَٱلۡمَوۡقُوذَةُ وَٱلۡمُتَرَدِّيَةُ وَٱلنَّطِيحَةُ وَمَآ أَكَلَ ٱلسَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيۡتُمۡ وَمَا ذُبِحَ عَلَى ٱلنُّصُبِ وَأَن تَسۡتَقۡسِمُواْ بِٱلۡأَزۡلَٰمِۚ ذَٰلِكُمۡ فِسۡقٌ[المائدة: ۳]. «مردار و خون و گوشت خوک و آنچه [به هنگام سر بریدنش‏] نام غیر خدا بر آن برده شده و [حلال گوشت‏] خفه شده و به ضرب [چوب و سنگ‏] مرده و از بلندى افتاده و به شاخ زدن مرده و آنچه درندگان خورده باشند- مگر آنچه [از موارد اخیر پیش گفته‏] که ذبح [شرعى‏] کرده باشید- و آنچه براى بتان ذبح شده‏اند و آنکه با تیرهاى فال تعیین قسمت کنید [همه‏] بر شما حرام شده است. [روى کردن به همه‏] این‌ها نافرمانى است».

من می‌گویم: مردار و خون از آنجا حرام هستند که نجس می‌باشند، خوک از آنجا که حیوانی است که به شکل آن قومی مسخ شده است.

اما حرمت «ما أهل لغير الله وما ذبح على النصب» یعنی «آنچه به نام غیر خدا نامزد گردد یا برای بت‌ها ذبح گردد» از آنجاست که در آن ریشه شرک کنده می‌شود، و نیز قباحت فعل در مفعول به رؤیت می‌کند.

«منخنقه» آنست که خفه کرده شود پس بمیرد.

«متردیه» آن که از بالا به پایین بلغطد.

«ونطیحه» آن که حیوانی دیگر آن را به شاخ بزند تا بمیرد.

«و ما أکل السبع» آن که درنده آن را بخورد و چیزی باقی بماند؛ زیرا ضابطه مذبوح پاکیزه را شرع چنین بیان فرموده است که به وسیله به کار بردن آلۀ تیزی در لبه یا حلقوم آن، خونش ریخته شود، لذا این منجر گردید که این قبیل حیوان‌ها حرام قرار گیرند.

و نیز خون روان در تمام بدن آن‌ها پراکنده شده، جذب می‌گردد، پس کل بدن نجس می‌شود.

﴿إِلَّا مَا ذَكَّيۡتُمۡ[المائدة: ۳]. یعنی شما حیوانی را یافتید که به یکی از این‌ها مبتلا بود ولی تا هنوز زنده است، پس آن را به طریق شرعی ذبح نمودید، پس بیرون‌آمدن روح آن به وسیله ذبح انجام گرفته است.

﴿وَأَن تَسۡتَقۡسِمُواْ بِٱلۡأَزۡلَٰمِ[المائدة: ۳]. یعنی علم آنچه را برای شما تقسیم می‌شود به وسیله تیرهایی دریابید که اهل جاهلیت آن‌ها را می‌چرخاندند، در یکی نوشته بود که بکن و در دوم که نکن و در سوم هیچ نبود؛ زیرا این‌ها همه افترا بر خدا و اعتماد بر جهل بودند.