خوردنیها سبب تغییر بدن و اخلاق میباشند:
وقتی که قویترین اسباب تغیر بدن و اخلاق، خوردنیها هستند، واجب است که رؤوس آنها نیز از این باب باشند، پس از آنچه اثر شدیدتری دارد، خوردن آن حیوانی است که قومی به شکل آن، مسخ شده باشد.
زیرا وقتی خداوند متعال انسان را نفرین و ملعون قرار دهد و بر او غضب برود، پس این لعن و غضب او در او مزاجی را پدید میآورد که از سلامت انسان بسیار دور باشد تا جایی که از صورت نوعی بیرون میرود، پس این، یک نوع تعذیبی برای بدن انسان قرار میگیرد.
و مزاجش این وقت خارج شده مشابه حیوان خبیثی قرار میگیرد که طبع سالم از آن نفرت دارد، و در این باره گفته میشود: «مسخه الله قردة وخنازير». «که خداوند او را به صورت بوزینه و خوک مسخ نمود». پس در حظیرۀ القدس علمی متمثل گردید که در میان اینگونه حیوان و انسانی که مغضوب علیه و دور از رحمت قرار گرفته است، مناسبت خفی بوجود آید، و در میان او و میان طبع سالم که بر فطرت باقی باشد، فاصله زیادی پدید آید.
پس صد در صد تناول نمودن از این حیوان و جزء بدن قرار دادنش، سختتر از این است که کسی آلوده به نجاسات و کارهایی باشد که وادار کننده خشم و غضب باشند. بنابر این، مترجمان حظیرۀ القدس از حضرت نوح ÷ گرفته تا انبیای دیگر بعد از او خنزیر را حرام قرار میدادند و به مردم دستور میدادند تا از آن دوری جویند تا این که حضرت عیسی ÷ نازل شده آن را از بین میبرد و قتلش میکند.
شاید کسانی بودند که خنزیر را میخوردند، از این جهت شرایع با شدت از آن نهی نمودند و بر ترکش امر کردند.
بوزینه و موش، چنان حیواناتی هستند که گاهی در هیچ ملتی خورده نمیشدند پس نیازی در نهی از آنها به تأکید شدیدی نماند، اما در باره سوسمار (ضب) رسول خدا جفرمود: «إن الله غضب على سبط من بني اسرائيل فمسخهم دواب يدبون في الأرض فلا أدرى لعل هذا منها». «بیشک خداوند بر گروهی از بنی اسرائیل غضب فرمود و آنها را به صورت حشراتی که در زمین میخزند، مسخ نمود، من نمیدانم آیا این هم از آنهاست یا خیر»، و خداوند فرمود: ﴿وَجَعَلَ مِنۡهُمُ ٱلۡقِرَدَةَ وَٱلۡخَنَازِيرَ وَعَبَدَ ٱلطَّٰغُوتَ﴾[المائدة: ۶۰]. «و مسخ کرد بعضی از آنها را به صورت بوزینه و خوک و بنده شیطان».