از قضاوتهای رسول خدا ج:
از قضیههایی که رسول خدا جدر آنها قضاوت فرموده است، یکی قضیه دختر حمزه س است که در باره حضانت و پرورش او وقتی که حضرت علی س فرمود: دختر عموی من است و من او را برداشتهام، و حضرت جعفر س فرمود: دختر عموی من است و خالهاش همسر من است، حضرت زید فرمود: برادرزاده من است، پس رسول خدا جبه نفع حضرت جعفر قضاوت فرمود، و فرمود: «الْخَالَةُ بِمَنْزِلَةِ الأُمِّ» که خاله به جای مادر است.
یکی قضیه پسر کنیزک زمعه است که بر آن سعد ادعا داشت که: برادرزاده من است و برادرم از من تعهد گرفته که او را به عهده بگرم، و عبد بن زمعه گفت: این پسر کنیزی پدرم هست و بر فراش او زاییده است، آن حضرت جفرمود: این از آن تو هستای عبد بن زمعه، فرزند مال فراش و برای زانی سنگسار است.
یکی قضیه زبیر س و انصاری است در باره رودخانه حرّه، نخست رسول خدا جبه امری ارشاد نمود که به نفع هردو بود، «اسْقِ يَا زُبَيْرُ ثُمَّ أَرْسِلْ إِلَى جَارِكَ فَغَضِبَ الأَنْصَارِىُّ، فاستوعب لزبير حقه قَالَ: احْبِسِ الْمَاءَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى الْجَدْرِ ثُمَّ أَرْسِلِ الْمَاءَ إِلَى جَارِكَ». «آبیاری کن ای زبیر باز رها کن آن را برای همسایهات، انصاری خشم رفت رسول خدا جحق زبیر را کامل گرفت و فرمود: آب را نگهدار تا به بیخ دیوار بلند گردد، باز به همسایهات بفرست».
یکی قضیه ماده شتر براء بن عازب است که در باغ انصاری رفته بود و آن را تخریب کرده بود، رسول خدا جقضاوت فرمود که اهل اموال، اموال خود را به روز نگهداری کنند و صاحبان حیوانها حیوانهای خود را به شب نگهداری نمایند.
و به شفعه جایی قضاوت فرمود که تقسیم در آن جاری نگردد، پس وقتی که حدود معین و راه هر یکی مشخص گردید شفعهای وجود ندارد، ما وجوه این قضیهها را قبلاً ذکر کردیم.
رسول خدا جفرمود: هرگاه در باره وسعت راه اختلاف کردید آن هفت زرع میباشد.
من میگویم: این از آنجاست که هرگاه مردم زمین مباحی را آباد کردند، پس کوتاهی نموده باهم در باره راه درگیر باشند، بعضی بخواهد که آن را تنگ کند و دیواری بلند کند و دیگران جلوگیری نمایند، و بگویند: باید مردم راه گشادی داشته باشند، فیصله شد که عرض آن باید هفت زرع باشد؛ زیرا لازم است که دو ردیف شتر راه برود که یکی از جانبی برود و دیگری از جانبی دیگر بیاید، و اگر شتری با بار از یک طرف بیاید و دیگری با بار از جانب دیگر برود باید راه به قدری گشاد باشد که باهم مزاحم نشوند، و اگر نه در تنگنا قرار میگیرند و مقدار وسعت آن هفت زرع است.
رسول خدا جفرمود: «مَنْ زَرَعَ فِى أَرْضِ قَوْمٍ بِغَيْرِ إِذْنِهِمْ فَلَيْسَ لَهُ مِنَ الزَّرْعِ شَىْءٌ وَلَهُ نَفَقَتُهُ». «که اگر کسی در زمین دیگری بدون اجازه کشت نمود از کشت چیزی ندارد البته هزینهای به او میرسد». من میگویم: او به جای کار انجام داده که برای صاحب مال، کار مفیدی انجام داده است، والله أعلم.