صیغههای دعا:
در این باره چندین صیغه به طور صحیح ثابت است، از آن جمله یکی این است: «اللَّهُمَّ بَاعِدْ بَيْنِيْ وَبَيْنَ خَطَايَايَ كَمَا بَاعَدْتَ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ، اللَّهُمَّ نَقِّنِيْ مِنْ خَطَايَايَ كَمَا يُنَقَّى الثَّوْبُ الأَبْيَضُ مِنَ الدَّنَسِ، اللَّهُمَّ اغْسِلْنِيْ مِنْ خَطَايَايَ بِالثَّلْجِ وَالْمَاِء وَالْبَرَدِ». «بار الها! بین من و خطاهاى من، همانند فاصلهاى که بین مشرق و مغرب انداختهاى، فاصله بیانداز، و مرا از خطاهایم پاک ساز، همانند لباس سفیدى که از آلودگى پاک مىشود. بار الها! خطاهاى مرا با برف و آب و تگرگ بشوى».
من میگویم که: شستن با یخ و تگرگ کنایه از کفاره شدن گناهها را پدید آوردن آرامش و سکون قلبی است، عربها میگویند: «برد قلبه» دلش خنک شد یعنی سکون و آرام یافت یا میگویند: «أتاه الثلج» یعنی یقین حاصل کرد.
از آن صیغهها یکی این است: ﴿إِنِّي وَجَّهۡتُ وَجۡهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ حَنِيفٗاۖ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ٧٩﴾[الأنعام: ٧٩]. «من پاکدینانه روى [دل] خویش را به سوى کسى مىنهم که آسمانها و زمین را آفریده است، و من از مشرکان نیستم». ﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٦٢ لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ١٦٣﴾[الأنعام: ۱۶۲-۱۶۳]. «بگو: بىگمان نمازم و عبادتم و زندگانىام و مرگم [همه] در راه خداوند، پروردگار جهانیان است. او شریکى ندارد و به این فرمان یافتهام و من نخستین [کس از] مسلمانانم».
و در روایتی دیگر آمده است: «وأنا من الـمسلمين».
یکی دیگر از آن صیغهها این است: «سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ وَتَبَارَكَ اسْمُكَ وَتَعَالَى جَدُّكَ وَلاَ إِلَهَ غَيْرُكَ اللَّهُ أَكْبَرُ كَبِيرًا (ثَلاَثًا). وَسَبْحَانَ اللَّهِ بُكْرَةً وَأَصِيلاً (ثَلاَثًا)».
یعنی، «خداوندا پاکی و حمد سزاوار توست، اسم تو بابرکت است،شان تو والاست، و غیر از تو معبودی نیست، خداوند به کبریای خویش بزرگتر است (تکبیر را سه بار بگوید) پاکی برای خداست هر صبح و شام (این تسبیح را نیز سه بار بگوید)».