عدد رکعات نماز:
پس اصل نماز یک رکعت است، و در عموم نمازها کمتر از دو رکعت مشروع نگردید، و هر رکعتی با دیگری منضم شده یک نماز قرار گرفتند، حضرت عایشه لمیفرماید که: «خداوند وقتی نمازها را فرض کرد آنها را در سفر و حضر دو رکعت فرض قرار داد، نماز سفر به جا ماند، و در نماز حضر افزونی آمد»، و در روایتی دیگر آمده است: «به جز مغرب که در نخست سه رکعت بود».
من میگویم: اصل در عدد رکعات این است که آن واجبی که هیچ گاهی ساقط نمیشود، آن یازده رکعت است، زیرا مقتضای حکمت خداوندی این است که در شبانه روزی جز عدد مبارک و متوسطی مشروع نگردد که نه بسیار زاید باشد که برگزارکردنش بر مکلفین سنگین تمام بشود و نه بسیار کم باشد که آن هدفی را که از نماز در نظر گرفته شده است افاده نکند، و شما قبلاً متوجه شدید که عدد یازده از میان اعداد، به وتر حقیقی شباهت بیشتری دارد.
پس وقتی که رسول خدا جهجرت نمود و اسلام مستقر گردید و اهل اسلام بسیار گردیدند، رغبتها در طاعات افزایش یافت شش رکعات اضافه گردید، و نماز سفر بر همان شکل اول به جا گذاشته شد، و این از آنجاست که اضافی نباید به اندازه اول یا بیش از آن باشد، و مناسب این است که به مقدار نصف اصل باشد، ولی یازده، نصف بدون کسری نداشت، لذا دو عدد پنج و شش ماندند که اگر پنج اضافه میشد اعداد رکعات به شفع میرسیدند، لذا شش اضافه گردید تا وتر درآیند.
اما توزیع رکعات بر اعداد، سپس بر آثار انبیای گذشته مبتنی است، چنانکه در اخبار ذکر میگردد، و نیز نماز مغرب از یک جهت آخرین نماز است، زیرا عربها شبها را پیش از روزها به حساب میآوردند، لذا مناسب شد که با توجه به ضیق وقتش یک رکعت در آن، جهت وتر درآوردن رکعاتش، اضافه شود، نه بیشتر، اما وقت فجر از آنجا که وقت خواب و غفلت است در عدد رکعات آن اضافه نشد، البته این در آن اضافه گردید که مستحب است قراءت در آن برای کسی که توان داشته باشد طولانی گردد، و همین است مصداق آیۀ ٧۸ سورۀ اسراء: ﴿وَقُرۡءَانَ ٱلۡفَجۡرِۖ إِنَّ قُرۡءَانَ ٱلۡفَجۡرِ كَانَ مَشۡهُودٗا٧٨﴾[الإسراء: ٧۸]. «و به قرآن خواندن فجر (نماز صبح) پایبند باش. بى گمان قرآن خواندن فجر (نماز صبح) با حضور فرشتگان است» والله أعلم.