اوقات اذکار:
باید دانست که نیاز پدید آمده است که برای اذکار وقتی مقرر گردد، اگرچه نسبت به مقرر کردن اوقات شرعی، در حدّی پایینتر باشد؛ زیرا اگر وقتی مقرر نگردد سهل انگاران، سهل انگاری خواهند کرد، و این توقیت، یا به اوقات میباشد یا به اسباب، و ما قبلاً به صراحت یا به اشاره ذکر کردیم که تخصیص بعضی اوقات نسبت به بعضی دیگر یا به ظهور روحانیت در آنست، مانند: صبح و شام یا با خالی شدن نفس از هیأتهای رذیله میباشد، مانند: حالت بیداری از خواب، یا فارغ شدن آن از ارتفاقات و احادیث دنیا تا که صیقلی برای آن قرار گیرد، مانند اراده خوابیدن، و تخصیصکننده سببیت این است که آن سبب، فراموش شدن ذکر الله و ذهول نفس از توجه به سوی بارگاه الهی، باشد، پس در چنین مواضع لازم است که جبران آن با ذکر الله باشد تا تریاکی برای سمّ آن و جبران خللهای آن قرار گیرد، یا آن، طاعتی باشد که بدون ذکر الله فایده درست و کاملی نداشته باشد، مانند اذکار سنت در نمازها، یا حالتی باشد که نفس به ملاحظه خوف خدا و عظمت سلطان او، متنبه گردد، زیرا چنین حالتی نفس را به سوی خیر سوق میدهد، چه او متوجه باشد یا خیر، مانند اذکار به هنگام وقوع حوادث و آیات، مانند وزیدن باد، پدید آمدن ظلمت و تاریکی و وقوع کسوف، یا حالتی باشد که خطر ضرر و زیان داشته باشد، پس واجب است که در آغاز آن فضل خدا را از او خواست و از ضررش به خدا پناه جست، مانند سفر و سوارشدن بر سواری، یا حالتی باشد که اهل جاهلیت موافق به عقیده شرکیه خویش در آن دم و تعویذ میخواستند یا فال بد میگرفتند و مرغپرانی میکردند، چنانکه به باغها پناه میبردند یا به وقت رویت ماه نور، رسول خدا جفضایل این اذکار، و آثار آنها را در دنیا و آخرت، بیان کرده است تا که فایده آنها کامل و وسیلهای برای ترغیب قرار گیرند.
عمده در این باره چند امر است: یکی آن که ذکر، گمانگاه تهذیب نفس است، پس آنچه بر تهذیب مترتب میشود را بر آن دایر نمود، چنانکه رسول خدا جفرمود: «مَنْ قَالَهُنَّ ثُمَّ مَاتَ، مَاتَ عَلَى الْفِطْرَةِ» أو دخل الجنة، أو غفر له ونحو ذلك.
یکی آنکه: به گوینده ذکر، هیچ چیزی نمیتواند ضرری برساند، یا از هر سو در امان قرار میگیرد، زیرا رحمت الهی شامل حالش قرار گرفته دعاهای ملایکه به آن احاطه مینمایند.
یکی آنکه: با گفتن ذکر گناهها محو شده و نیکی نوشته میشود، این موافق به آنست که ما ذکر کردیم که توجه به سوی خداوند و چنگزدن به پردۀ رحمت، گناهها را زایل میگرداند، و به مَلَکِیّت کمک مینماید.
یکی آنکه: شیاطین از او دوری میجویند.