قرابت سبب تحریم است:
در اصل تحریم وابسته به چند چیز است:
از آن جمله جریان عادت به همراهی، برقراری ارتباط، عدم امکان لزوم ستر در میان همدیگر و ارتباط نیازهای دو طرف به طور طبیعی نه صناعی؛ زیرا اگر روش به قطع امید از آنها و روگردانی از رغبت در آنها جاری نگردد، مفاسدی به پا میخیزد که حدی و حسابی نخواهند داشت، تو میبینی مردی را که چشمش بر محاسن و زیبایی زن بیگانه میافتد، به او عشق میورزد، و به خاطر او خود را در هلاکت گاهها میاندازد، پس چه میشود، گمان تو به کسی که با زنی تنها باشد و شب و روز به محاسن و زیبایی او نظر داشته باشد، و نیز اگر دروازه رغبت در آنها باز و غیر مسدود قرار گیرد، و ملامت در میان نباشد، این به ضرر بزرگی علیه آنها منجر میگردد؛ زیرا این سبب قرار میگیرد برای باز داشتن آنها از کسی که برای خود در او رغبتی داشته باشد؛ زیرا امر ازدواج آنان به دست همین مردان است، و این که نمیتواند برای آنها کسی باشد که از حقوق آنها باز خواستی بکند اگر خود با آنها ازدواج میکردند، حالانکه شدیداً نیاز دارند به کسی که از طرف آنها دشمن قرار گرفته دفاع بکند.
نظیرش آنست که در باره یتیمان پیش آمده است که اولیا در مال و جمال آنها رغبت میکردند، ولی حقوق کامل آنها را ادا نمیکردند، پس در حق آنان این آیه نازل گردید: ﴿وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ﴾[النساء: ۳]. «اگر احساس خطر کردید که در باره یتیمان به انصاف نمیتوانید رفتار کنید، پس نکاح کنید آن زنی را که خوش باشد برای شما».
حضرت عایشه لآن را بیان فرمود، و این رابطه به صورت طبیعی در میان مردان و مادران و خواهران و عمهها و خالهها و برادرزادگان و خواهرزادگان وجود دارد.