مقدار رضاع که سبب تحریم است:
و چون رضاع از این جهت سبب تحریم قرار میگیرد که معنی مشابهت به مادر، در شیرده از نظر سبب قیام بنیه و ترکیب هیکل نوزاد وجود دارد، واجب است در ارضاع دو چیز مورد نظر باشد:
یکی: آن مقداری از شیر که این معنی به سبب آن تحقق یابد، پس در آنچه در قرآن نازل شده، ده رضعت سبب حرمت قرار گرفته که پنجتا از آنها منسوخ و پنجتای دیگر باقی مانده است، و رسول خدا جفوت نمود در حالی که این پنج رضعت تلاوت میشدند [۳۱].
تقدیر و اندازه، چون معنی مشابهت در کثیر وجود دارد و در قلیل وجود ندارد، به هنگام تشریع لازم شد که در میان آنها حد فاصل مقرر گردد، تا به هنگام اشتباه به آن مراجعه شود، اما تقدیر به ده رضعت از آنجاست که ده نخستین عددی است که از آحاد متجاوز شده به عشرات وارد میشود، و نخستین عددی است که جمع کثرت در آن به کار برده میشود و جمع قلت در آن استعمال نمیگردد، پس آن نصاب مناسبی است که کثرت معتدبه که در بدن انسان سرایت میکند، ضبط گردد.
اما منسوخ شدن آن به پنج بنابر احتیاط است، زیرا طفل وقتی به پنج رضعت کامل، شیر بخورد، زیبایی وتر و تازگی در صورت و بدن او نمایان میگردد، و اگر به بچه شیرخوار شیر کامل نرسد و مادرش شیر نداشته باشد، در بدن کودک خشک شدن پوست و لاغری پدید میآید، این علامت آنست که شیر سبب رشد و قیام هیکل است، و آنچه از این مقدار کمتر باشد اثری از آن ظاهر نمیگردد.
رسول خدا جفرمود: «لا تُحَرِّمُ الرَّضْعَةُ وَالرَّضْعَتَانِ، ولا تحرم الْمَصَّةُ وَالْمَصَّتَانِ، ولا تحرم الإملاجة ولا الإملاجتان». «یکی دو بار شیر دادن حرمت نمیآورد، یکی دو مکیدن حرمت نمیآورد، یکی دو بار پستان به دهان دادن حرمت نمیآورد». اما موافق به قول کسی که مطلق شیردهی، چه کثیر باشد و چه قلیل، حرمت میآورد، پس سبب، بزرگداشت امر شیرخوارگی است، و آن را مانند مؤثر بالخاصیت قرار داده است، مانند سنت الهی در سایر آنچه مناط حکمش درک نمیگردد.
دوم این که اثر شیرخوارگی در نسختین قیام هیکل و تشبح صورت فرزند نقش دارد، و اگر نه آن غذایی مانند بقیه غذاها میباشد که بعد از تشبح و قیام هیکل، از آن استفاده میشود، مانند جوانی که نان میخورد.
رسول خدا جفرمود: «إن الرَّضَاعَةُ مِنَ الْمَجَاعَةِ». «که رضاعت از گرسنگی است»، و نیز فرمود: «لاَ يُحَرِّمُ مِنْ الرَّضَاعِ إلاَّ مَا فَتَقَ الأَمْعَاءَ، وَكَانَ قَبْلَ الْفِطَامِ». «رضاعت حرمت نمیآورد، مگر این که رودهها را در ایام شیرخوارگی گشاد کند، و قبل از فطام (گرفتن شیر) باشد».
[۳۱] اگرچه مطلب مذکور در روایات آمده است، اما در قرآن وجود ندارد، لذا امام ابوحنیفه به آن قایل نیست، زیرا احتمال نسخ هست.