معنی یقین:
من میگویم: معنی یقین این است که به آنچه شرع آورده است، از قبیل: مسألۀ قدر و مسألة معاد، ایمان بیاورد و ایمان بر عقلش غالباید و از عقلش ترشحاتی پدید آمده بر قلب و نفس وارد گردند، تا جایی که چیزهای یقین، مانند محسوس و مشاهد قرار گیرند؛ زیرا وقتی یقین بر قلب غالباید شعبههای زیادی از آن پدید میآیند، پس عادتاً از آنچه مردم میترسند او نمیترسد؛ زیرا میداند آنچه به او رسیدنی است میرسد، و آنچه از او خطا شدنی است به او نمیرسد، مصیبتهای جهان بر او آسان میگردند، زیرا به آنچه برای او در آخرت وعده شده است اطمینان دارد، اسباب زیاد را ناچیز میپندارد؛ زیرا میداند که قدرت وجوبی در جهان، مؤثر بالاراده والاختیار است، و نیز اطمینان دارد که اسباب، امور عادی هستند، پس کوشش او در آنچه مردم میکوشند، و رنج و زحمت میکشند، سست میشود، لذا طلا و سنگ نزد او یکسان معلوم میشوند.