توصیه برای زکاتگیر:
باز نیاز پدید آمد تا به مردم توصیه بشود که صدقه و زکات را به زکاتگیر با سخاوت نفس بپردازند، چنانکه رسول خدا جمیفرماید: «إِذَا أَتَاكُمُ الْمُصَدِّقُ فَلْيَصْدُرْ عَنْكُمْ وَهُوَ عَنْكُمْ رَاضٍ». «که هرگاه زکات بگیر پیش شما بیاید، باید از شما راضی شده برگردد»، و این به آن خاطر است که مصلحت متعلق به نفس، تحقق یابد، و نیز خواست تا دَرِ عُذر بهانهتراشی را به خودداری از پرداخت، مسدود قرار دهد، و همین است منظور رسول خدا جکه فرمود: «فَإِنْ عَدَلُوا فَلأَنْفُسِهِمْ وَإِنْ ظَلَمُوا فَعَلَيْهَا». «اگر انصاف کردند برای خود کردند و اگر ظلم نمودند علیه خود کردند»، بین این حدیث و حدیث: «فَمَنْ سُئِلَ فَوْقَهَا فَلاَ يُعْطِ».«پس هرکسی بیش از این سؤال شد، ندهد»، هیچ تعارضی نیست، زیرا جور و ستم بر دو قسم است: یکی آن که به وسیله نص حکمش ابراز شده است، و در این باره آمده است: «لاَ يُعْطِ» که ندهد، و در نوع دیگر مجالی برای اجتهاد است، و پندارها متعارض میباشند، در این نوع درهای عذرتراشی را مسدود فرمود، و نیز نیاز پدید آمد تا به مصدق توصیه شود که در گرفتن صدقه از حد، تجاوز ننماید، و از گرفتن بهترین دامها خودداری نماید، و خیانت نورزد تا انصاف برقرار شده هدف برآورده شود.
از آنچه ما در باره مانع زکات بیان کردیم فلسفه این حدیث: «فوالذي نفسي بيده لا يأخذ منه شيئاً إلا جاء به يوم القيامة يحمله على رقبته إن كان بعيراً له رغاء». «که قسم به کسی که نفسم در دست اوست، نمیگیرد از او چیزی مگر این که میآورد آن را در روز قیامت که بر دوشش حمل مینماید، اگر شتری باشد صدا دارد»، و نیز نیاز است به سد مکرهای صاحبان اموال، و در این باره آمده است: «لا يجمع بين متفرق، ولا يفرق بين مجتمع خشية الصدقة». «که در میان گلههای پراگنده جمع و در میان جمع شدها پراگندگی به خاطر صدقه پدید نیاورد».