حجة الله البالغه - جلد دوم

فهرست کتاب

توجه به سوی قبله و فلسفۀ آن:

توجه به سوی قبله و فلسفۀ آن:

و چون خداوند از این که در جهتی قرار بگیرد بالاتر بود، توجه به خانه خویش، و بزرگ‌ترین شعایر خویش را به جای توجه به سوی خویش، قرار داد، چنانکه رسول خدا جفرموده است: «مقبلاً إلى الله بوجهه وقلبه». «در حالی باشد که به روی و قلبش به الله متوجه باشد».

و چون تکبیر فصیح‌ترین عبارتی است که انقیاد قلب را به خاطر تعظیم، تعبیر می‌کند، لذا لفظ دیگری که سزاوارتر باشد که به جای آن قرار گیرد نبود و در آن وجوهات دیگری نیز وجود داشت.

از آنجمله این که: استقبال قبله از جهت تعظیم بیت الله به هنگام نماز واجب است تا یکی به وسیله دیگری تکمیل گردد.

دیگری این که: مشهورترین علامت آیین حنیفی است که به وسیله آن مردم از آیین دیگری ممتاز می‌گردد، لذا لازم است که امثال آن، علامت دخول در اسلام قرار گیرند، لذا بزرگ‌ترین طاعات و مشهورترین، به آن مقید گردید، و همین است منظور از قول رسول خدا جکه فرمود:

«مَنْ صَلَّى صَلاَتَنَا وَاسْتَقْبَلَ قِبْلَتَنَا، وَأَكَلَ ذَبِيحَتَنَا، فَذَلِكَ الْمُسْلِمُ الَّذِى لَهُ ذِمَّةُ اللَّهِ وَذِمَّةُ رَسُولِهِ». «هر کس مانند ما نماز بخواند و به قبلۀ ما رو نماید و ذبیحۀ ما را بخورد، مسلمان است. و چنین شخصی را خدا و رسول،‏ امان داده‌اند».

دیگری آن که: قیام بدون استقبال، نمی‌تواند تعظیمی قرار بگیرد.

دیگری آن که: هر حالتی به خاطر ممتاز شدنش از احوال دیگر، باید بدایت و نهایتی داشته باشد. بنابراین، رسول خدا جفرمود: «تَحْرِيمهَا التَّكْبِير وَتَحْلِيلهَا التَّسْلِيم». «تحریم نماز تکبیر است و حلال نمودن نماز سلام دادن است».