حب خدا و رسول ج:
رسول خدا جفرمود: «ثَلاَثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ وَجَدَ حَلاَوَةَ الإِيْمَانِ، مَنْ كَانَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا..» الحدیث، «سه چیز است که در هر کسی یافت شوند شیرین ایمان را درمییابد، هر کسی که خدا و رسول پیش او از هر چیز محبوبتر باشند..»، الخ.
رسول خدا جفرمود: «اللهم اجعل حبك أحب إلى من نفسي وسمعي وبصري وأهلي ومالي ومن الـماء البارد». «خدایا محبت خود را در قلب من از محبت نفسم، گوشم، چشمم، اهل و عیالم، مالم و از آب سرد محبوبتر بگردان».
و آن حضرت جخطاب به حضرت عمر س فرمود: «لا تكون مؤمناً حتى أكون أحب إليك من نفسك، فقال عمر: والذي أنزل عليك الكتاب لأنت أحب إلى من نفسي التي بين جَنْبَيَّ، فقال رسول اللهج: الآن يا عمر تم إيمانك». «ای عمر تو مؤمن قرار نمیگیری، مگر این که من در قلب تو از خودت محبوبتر نباشم، عمر فرمود: قسم به ذاتی که قرآن را بر تو نازل فرموده است، تو پیش از من نفسم که در سینهام هست، محبوبتر هستی، آن حضرت جفرمود: اکنون ای عمر ایمان تو کامل گردید».
از حضرت انس س روایت است که گفت: از رسول خدا جشنیدم که فرمود: «لاَ يُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتَّى أَكُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ وَالِدِهِ وَوَلَدِهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ». «هیچ یکی از شما مؤمن نمیشود تا من نزد او از فرزند و مادر و پدرش و همه مردم محبوبتر نباشم».
میگویم که رسول خدا جبه این اشاره نمود که حقیقت حب این است که لذت یقین، نخست بر عقل و سپس بر قلب و نفس غالب آید، تا حدی که به جای خواهش قلب در مجرای عادت قرار گیرد، مانند آب سرد برای تشنه؛ پس وقتی که تا این حد برسد آن حب خاصی میباشد که از مقامات قلب به حساب میآید.
رسول خدا جفرمود: «مَنْ أَحَبَّ لِقَاءَ اللَّهِ أَحَبَّ اللَّهُ لِقَاءَهُ». «هر کسی ملاقات با خدا را دوست داشته باشد خداوند ملاقات با او را دوست میدارد». من میگویم: رسول خدا جتمایل مؤمن به سوی حق، تشنه بودن او به مقام تجرد از پردۀ بدن، و تلاش او برای رهایی از تنگنای طبیعت به سوی میدان تقدس، و رسیدنش به جایی که در وصف نگنجد را علامت محبت صادق مؤمن برای پروردگارش قرار داد.