لعان:
خداوند میفرماید: ﴿وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُمْ شُهَدَاءُ﴾[النور: ۶]. «کسانی که بر همسران خود تهمت وارد میکنند و گواه نداشته باشند..».
حدیث عویمر عجلانی و هلال بن امیه مستفیض میباشد.
باید د انست که هرگاه یکی از اهل جاهلیت بر همسرش تهمتی وارد میکرد، و درگیری و اختلاف بین همدیگر پدید میآمد، به کاهنان روی میآوردند، چنانکه در داستان هند بنت عتبه آمده است، پس وقتی که اسلام آمد، از این که به آنان فرصت مراجعه به کاهنان را بدهد، امتناع ورزید، زیرا مبنای آیین ابراهیمی بر ترک و رهاکردن آن بود، و نیز مراجعه به آنها بدون از این که صدق و کذبش مشخص گردد، ضرر بزرگی در بر داشت، و این نیز ممتنع است که شوهر، بر آوردن چهار گواه مکلف گردد، و اگر نه بر او حد قذف وارد گردد، زیرا عمل زنا در خلوت و تنهایی انجام میگیرد، شوهر میداند که در خانهاش چه گذشته است، و علایمی پیش او قایم میگردد که دیگران به آنها، پی نمیبرند، ممکن نیست شوهر مانند سایر مردم قرار گرفته مورد ضرب حد بشود؛ زیرا او شرعاً و عقلاً مأموریت دارد که ناموس زیر پوشش خود را از ننگ و عار، حفظ کند، طبعاً غیرت دارد از این که کسی بر آنچه در عصمت اوست، مزاحم باشد، شوهر سزاوار است که شک و گمان را برطرف سازد، و به وسیله او شرمگاه زن محفوظ قرار گیرد، پس اگر شوهر در مؤاخذه کردن زن بر کاری، مانند بقیه مردم قرار بگیرد، امان برچیده میشود، مصلحت به فساد تبدیل میگردد.
گاهی آن حضرت جبا وقوع چنین واقعهای، متردد میشد و نمیتوانست با توجه به این معارضات، قضاوت کند، و گاهی دیگر از قواعد کلی نازل شده، حکم آن را استنباط فرمود و میگفت: «البينة أو حداً في ظهرك..» تا جایی که شخص گوینده که میگوید: قسم به ذاتی که تو را به حق مبعوث فرموده که من راستگویم، و خداوند چنین چیزی که پشت مرا از حد تبرئه بکند نازل خواهد فرمود، خداوند آیه لعان را نازل فرمود.
در اصل لعان عبارت از چند قسم مؤکد است که شوهر را از حد قذف تبرئه میکند، ملوث بودن زن را ثابت نموده او را به حبس میرساند و تحت فشارش قرار میدهد، پس اگر شوهر از قسم خوردن انکار ورزد، به او حد قذف زده میشود، و نیز چند قسم مؤکد از طرف زن هستند که او را تبرئه میکنند، پس اگر زن از قسم خوردن انکار نماید حد زنا بر او اجرا میگردد.
خلاصه این که در جایی که گواه و شاهد نباشد، و معامله همچنین نیست که فرو گذاشت بشود و ناشنیده قرار داده شود، بهترین راهش همین است که قسمهای مؤکدی به موقع اجرا درآیند، سنت بر این جریان دارد که زن آن را یاد نماید تا هدف از خوردن قسم متحقق گردد، و این روش هم از قدیم الأیام جاری است که زن به پیش این شوهر گاهی بازگشت نکند، زیرا زن و شوهر بعد از درگیری باهم داشتند، کینه و بغض در دلهایشان جای گرفت و شوهر زن را در جامعه، بدنام و رسوا کرد، نمیتوانند باهم توافق داشته باشند، و باهم دوستی و الفت برقرار نمایند، حالانکه نکاح به خاطر مصالحی که بر دوستی و موافقت مبتنی میباشد، مشروع گردیده است، و نیز این زجر و توبیخی است برای هر دو تا بر چنین معامله اقدام ننمایند.