شیرخوارگی سبب تحریم است:
از آن جمله است: رضاعت؛ زیرا زنی که به کودکی، شیر میدهد، از این جهت که سبب اجتماع اخلاط بنیه و برپایی هیکلش میباشد به جای مادر است، با این تفاوت که مادر خلقت او را در شکم خود جمع و جور کرده است و این مادر رضاعی به قدر سد رمق به او در نخستین نشو و نمو شیر داده است، پس این هم بعد از مادر حقیقی، مادر به حساب میآید، و فرزندان او بعد از برادران و خواهران حقیقی برادر و خواهر این قرار میگیرند، و این مادر رضاعی هم در پرورش او همان زحمتی را کشیده که مادر حقیقی کشیده است، و بر عهده این شیرخوار برای او همان حقوقی لازم میشود که برای مادر حقیقی لازم میباشد، و مادر رضاعی از او چیزهایی را دیده که مادر حقیقی دیده است، پس قرار گرفتن مادر رضاعی در ملکیت او و حمله کردن بر او، چیزی است که فطرۀ سالم از آن انکار دارد، چقدر حیوانات هستند که به سوی مادر و شیرده خود توجهی ندارند چه برسد به مردان.
و نیز عربها فررزندان خود را در قبایل به شیرخوارگی میدادند، کودکان در میان آن قبایل نشو و نمو پیدا میکردند و مانند محرم با آنها آمیزش و اختلاط داشتند، و در نزد آنان رضاعت لحمتی مانند لحمة نسب قرار داشت، پس واجب شد که رضاعت بر نسب حمل گردد، و همین است منظور از قول رسول خدا ج: «يَحْرُمُ مِنَ الرَّضَاعَةِ مَا يَحْرُمُ مِنَ الْوِلاَدَةِ». «آنچه از ولادت حرام است از رضاعت نیز حرام میباشد».