اطاعت از امام و نایبش واجب است:
رسول خدا جفرمود: «السمع والطاعة على الـمرء الـمسلم فيما أحب، وكره ما لم يؤمر بمعصية، فإذا أمر بمعصية فلا سمع ولا طاعة». «حرف شنوایی و فرمانبرداری بر مسلمان در آنچه میپسندد و ناگوار میپندارد واجب است، به شرطی که به معصیت امر نشود، پس اگر به معصیتی امر شد، حرف شنوایی و فرمانبرداری بر او لازم نیست».
من میگویم: وقتی که امام به خاطر دو نوع مصلحت، منصوب گردید که نظام دین و کشور وابسته به آنهاست، و پیامبر جنیز به خاطر همین دو امر مبعوث گردیده است، امام نایب رسول و مجری امر اوست، پس اطاعت از او اطاعت از رسول خدا جمیباشد، و نافرمانی از او نافرمانی از رسول الله جتلقی میگردد، مگر این که به معصیتی دستور بدهد، پس این وقت ظاهر میشود که اطاعت از او، اطاعت از خداوند نیست، و او نایب رسول خدا جنمیباشد. بنابر این، رسول خدا جفرمود: «ومن يطع الأمير فقد أطاعني ومن عصى الأمير فقد عصاني». «هر کسی که از امیر اطاعت کرد، او از من اطاعت کرده است، و کسی که از امیر فرمانبرداری ننمود، او از من فرمان نبرده است».
رسول خدا جفرمود: «إِنَّمَا الإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ، وَيُتَّقَى بِهِ، فَإِنْ أَمَرَ بِتَقْوَى اللَّهِ ﻷ، وَهدى فَإِنَّ لَهُ بِذَلِكَ أَجْراً، وَإِنْ يَأْمُرْ فَإِنَّ عَلَيْهِ مِنْهُ». «جز این نیست که امام سپری است که با پشتیبانی او قتال میشود و به وسیله او مردم در حفاظ میمانند، پس اگر به تقوی و هدایت دستور داد، با این دستور به او اجر میرسد، و اگر برخلاف آن دستور داد، این بر ضدّ او تمام میشود».
من میگویم: جز این نیست که او به جای سپر قرار داده شد؛ زیرا سبب وحدت کلمه مسلمانان و دفاع از آنهاست.