حجة الله البالغه - جلد دوم

فهرست کتاب

از جمله نوافل، قیام ماه رمضان نیز می‌باشد:

از جمله نوافل، قیام ماه رمضان نیز می‌باشد:

از آن جمله قیام ماه رمضان است، فلسفه مشروعیتش این که هدف از رمضان این است که مسلمانان در جمع ملایکه بپیوندند، و به آن‌ها شباهت پیدا کنند، پس این را رسول خدا جبه دو درجه تقسیم نمود: یکی درجه عامه مسلمان که آن، با گرفتن روزه و به جاآوردن فرایض به دست می‌آید. و دوم درجه محسنین که آن با گرفتن روزه و قیام شب‌های رمضان به دست می‌آید، و تنزیه زبان همراه با اعتکاف، و کمر بستن در ده شب آخر، و این را رسول خدا جبیان فرمود که، همه امت نمی‌تواند به درجۀ علیا نایل گردد، و باید هریکی به قدر توانش زحمت بکشد.

رسول خدا جفرمود: «مَا زَالَ بِكُمُ الَّذِى رَأَيْتُ مِنْ صَنِيعِكُمْ حَتَّى خَشِيتُ أَنْ يُكْتَبَ عَلَيْكُمْ. وَلَوْ كُتِبَ عَلَيْكُمْ مَا قُمْتُمْ بِهِ». «روش شما همیشه مورد نظرم بود، تا این که احساس خطر نمودم که بر شما فرض نگردد، و اگر فرض می‌شد، شما آن را برقرار نمی‌داشتید».

باید دانست که زمان عبادت بستگی به آن چیزی دارد که نفوس به آن اطمینان یابند، رسول خدا جاحساس خطر نمود که اگر اوایل امت به آن عادت کنند، و نفوس ایشان به آن اطمینان یابند، و به هنگام کوتاهی احساس کنند که ما در برابر با حکم خدا مقصر می‌باشیم، و این از شعایر دین قرار گیرد، سپس بر آن‌ها فرض کرده شود، و قرآن به آن نازل گردد، بر اواخر این امت سنگین تمام می‌شود، و این را زمانی احساس نمود که دریافت که رحمت تشریعی می‌خواهد آن‌ها را به تشبه بالملکوت، مکلف گرداند، و بعید نیست که قرآن به ادنی شهرتی در میان‌شان و اطمینان‌یافتن نفوس‌شان به آن، و تمسک‌جستن‌شان بر آن، نازل گردد، و خداوند این فراست آن حضرت جرا صادق گردانید، پس در نفوس مؤمنین بعد از آن حضرت جالقا گردید که بر انجام آن بچسبند.