با کنیه آن حضرت جکنیهگذاری نکنید:
رسول خدا جفرمود: «سَمُّوا بِاسْمِى وَلاَ تَكَنَّوْا بِكُنْيَتِى فَإِنَّمَا بُعِثْتُ قَاسِمًا أَقْسِمُ بَيْنَكُمْ».«به نام من نامگذاری کنید، ولی با کنیتم کنیهگذاری نکنید، زیرا من قاسم قرار داده شدم که بین شما تقسیم میکنم». من میگویم: اگر کسی با کنیه رسول خدا جکنیهگذاری کند گمان میرود که احکام مشتبه گردند و در نسبت آنها تدلیس پیش آید، پس گفته شود که ابوالقاسم چنین گفته است گمان میرود که دستور دهنده رسول خداست در صورتی که مراد از ابوالقاسم کسی دیگر باشد.
و نیز گاهی اسم کسی را برده به او سب میکنند، و در درگیریها به لقب او توهین میشود، پس اگر او مسمی به اسم آن حضرت جباشد این هیأت منکری قرار میگیرد.
باز این معنی در کنیه نسبت به نام به دو جهت بیشتر متحقق میگردد:
یکی این که مردم شرعاً از بردن نام آن حضرت جممنوع بودند و عادتاً از صدازدن به نام، خود داری میکردند، مسلمانان به یا رسول الله و اهل ذمه به یا ابالقاسم او را صدا میکردند.
دوم اینکه: عربها با گرفتن نام، تشریف و تحقیری در نظر نمیگرفتند، ولی با به کاربردن کنیهی یکی از این دو امر را مورد توجه قرار میدادند مانند: ابوالحکم وابوجهل، و امثال آن.
و جز این نیست که رسول خدا جبه ابوالقاسم کنیه گذاری شد، زیرا که قاسم بود، پس اگر دیگری با این کنیه، کنیه گذاری شود، با او برابر میباشد، و جز این نیست که آن حضرت جبه حضرت علی س اجازه داد که پسرش را به نام آن حضرت جنامگذاری و به کنیه او کنیهگذاری کند، زیرا که التباس و تدلیس با گذشت قرن برطرف گردید.