طب:
حقیقت طب این است که به خواص طبایع حیوانی، نباتی و معدنی تمسک گردد، و در اخلاط به اعتبار اضافه و کاهش تصرف شود، قواعد دینی این را صحیح قرار میدهد، زیرا در این هیچگونه شائبه شرک و فسادی نه دینی و نه دنیوی وجود ندارد، بلکه نفع زیادی در بر دارد، و پراکندگیهای مردم را جمع و جور مینماید، به جز معالجه و مداوی با خمر؛ زیرا در آن اعتیاد وجود دارد که قطع نخواهد شد، و به جز مداوی با چیز خبیث مانند سم تا معالجه به غیر از آن امکان داشته باشد، زیرا این گاهی منجر به قتل میباشد، و به جز مداوی با داغ تا زمانی که مداوی بدون آن امکان داشته باشد؛ زیرا سوختن به آتش از جمله اسبابی است که ملایکه از آن نفرت دارند. اصل در آنچه از رسول خدا جاز معالجهها مروی است آن تجربهای است که نزد عربها وجود داشت.