هجرت به سوی مدینه:
خداوند برای رسولش جواضح نمود که ترقی دین او با هجرت به سوی مدینه است، پس بر این، تصمیم گرفت و خشم قریش بالا رفت، پس تدبیر و مکری به کار بردند تا او را به قتل برسانند، یا زندانی و یا تبعید کنند، پس علایمی برای محبوبیت او و بابرکت بودن او و غالب آمدنش بر حسب قضای الهی به ظهور پیوست، پس وقتی او جو ابوبکر س به غار وارد شدند، ماری به پای ابوبکر نیش زد آن حضرت جبر پای او دعای برکت کرد فوراً شفا یافت.
وقتی که کفار به دم غار رسیدند خداوند آنها را کور گردانید، و فکر آنها را از او برگردانید، وقتی که سراقة بن مالک آنها را پیدا کرد آن حضرت جعلیه او دعا کرد اسبش تا شکم در زمین سخت و سفت فرو رفت، باز وقتی که به برکت دعای آن حضرت جنجات یافت متعهد شد که هر کسی را از آنان ببیند برگرداند، وقتی که از کنار چادر ام معبد گذشتند گوسفندی که شیر نداشت برای آن حضرت جشیر داد.