نهی از نقاشی صورت در پارچه و منزل:
از آن جمله: عکاسی در پارچه و دیوار و فرشهاست که رسول خدا جاز آن نهی فرمود، و مدار نهی دو چیز است:
یکی آنکه: این یکی از وجوه رفاهیت و آرایش است، زیرا آنان با این گونه چیزها افتخار میکردند و در انجام آنها مال زیادی صرف میکردند، پس مانند لباس ابریشم قرار گرفت، و این معنی در عکاسی درخت و غیره موجود میباشد.
دوم اینکه: سرگرم شدن به عکس و صورت و جریان رسم به رغبت در آن، دَرِ بتپرستی را میگشاید، و ارزش آن را بالا میبرد، و آن را به یاد اهل آن میاندازد، و بتپرستی در اکثر طوایف که پدید آمده است فقط از همین راه پدید آمده است، و این منع مختص به عکس حیوان است. بنابراین، دستور رسیده است که سر پیکرها بریده شود تا به شکل درخت درآیند، و ساخت عکس درخت، خفیف درآید.
رسول خدا جفرمود: «إِنَّ الْبَيْتَ الَّذِى فِيهِ الصُّورَةُ لاَ تَدْخُلُهُ الْمَلاَئِكَةُ». «اتاقی که در آن عکس باشد فرشته در آن وارد نمیشود».
و نیز فرمود: «كُلُّ مُصَوِّرٍ فِى النَّارِ يَجْعَلُ لَهُ بِكُلِّ صُورَةٍ صَوَّرَهَا نَفْسًا فَيعَذِّبُهُ فِى جَهَنَّمَ». «هر عکاس در جهنم است در برابر با هر عکسی که کشیده است نفسی به او داده میشود که در جهنم عذاب گردد».
و نیز فرمود: «مَنْ صَوَّرَ صُورَةً، عُذِّبِ وَكُلِّفَ أَنْ يَنْفُخَ فِيهَا، وَلَيْسَ بِنَافِخٍ». «هر کسی صورتی بسازد عذاب و شکنجه میشود تا در آن روح بدمد و هرگز نخواهد دمید».
من میگویم: چون در تصاویر معنی بت وجود دارد، و در ملأاعلی داعیه غضب و لعن بر بتها و پرستاران آنها متحقق گردیده است، واجب است که ملایکه از آنها متنفر گردند، هرگاه مردم در روز قیامت با اعمالشان حشر میشوند، پس کردار عکاس که عکس میکشد و میخواست آن را در عمل خویش نقالی بکند، در او متمثل میگردد؛ زیرا این نزدیکترین چیز در آنجاست، و اقدامش بر نقالی و کوشش او بر این که در آن تخصص بیابد، در صورت شکنجه به نفخ روح ظاهر میگردد، اما او نمیتواند روح در آن بدهد.