هرگاه عقل به وسیله یقین مهذب گردد:
چون مقتضای عقل به هنگام هیجان طبیعت بشری، این است که به چیزهایی یقین کند که مناسباتش بر او وارد میشوند، پس مقتضایش بعد از تهذیب این است که به آنچه شرع آورده است به گونهای یقین کند که گویا آنها را عیناً مشاهده میکند، چنانکه زید بن حارثه زمانی که آن حضرت جبه او فرمود: «لكل حق حقيقة فما حقيقة إيمانك؟ فقال: كأني أنظر على عرش الرحمن بارزاً». «که هر حقی حقیقتی دارد، حقیقت ایمان تو چیست؟ او پاسخ داد که گویا من عرش رحمن را میبینم که ظاهر است».
و نیز چون از مقتضایش، آشنایی به اسبابی بود که نعمت و نقمت از آنها صادر میگردد، پس از مقتضایش بعد از تهذیب؛ توکل، شکر، رضا و توحید است.