کسی که بمیرد در حالی که بر او قضای روزه باشد:
و در این قول رسول خدا ج: «مَنْ مَاتَ وَعَلَيْهِ صَوْمٌ صَامَ عَنْهُ وَلِيُّهُ». «کسی که بمیرد و بر او روزهای باشد ولیّ او، از جانب او روزه بگیرد»، و قول او که فرمود: «فَلْيُطْعِمْ عَنْهُ مَكَانَ كُلِّ يَوْمٍ مِسْكِينًا». «که از طرف او به جای هر روزی مسکینی را طعام باید داد»، اختلافی نیست، زیرا امکان دارد هر یک به جای خود کافی باشد، و فلسفۀ آن دو چیز است:
یکی به میت برمیگردد، زیرا بسیاری نفوس بعد از جدا شدن از جسد در مییابند که وظیفهای از وظایفش که بر او واجب شده بود و از ترک دادنش مؤاخذه میشد، از او فوت شده است، پس بر این رنج میبرد، و این دری از وحشت، بر روی او، باز میکند، پس شفقت بر او تقاضا میکند که نزدیکترین کس به او بلند شود و عمل او را به این نیت انجام دهد که از جانب او قرار گیرد، زیرا این همت او مفید خواهد شد، چنانکه در خویشاوندان میباشد، یا کاری دیگر مانند آن بکند، و همچنین است حال کسی که بمیرد و تصمیم گرفته بود که صدقهای بدهد، اما موفق نشد، پس ولیّ او از جانب او صدقه کند، و ما در بحث نماز جنازه آنچه متعلق به صدقه دادن زندگان برای مردگان بود ذکر کردیم.
دوم به آیین اسلام برمیگردد، و آن تأکید شدیدی است، تا بدانند که روزه در هیچ صورت ساقط شدنی نیست، حتی زمان موت.