در عرف شرع:
باز لازم است که آنچه به کثرت واقع میشود از مظنۀ سماحت و تمییز، بین آنچه در شرع معتبر است از آنچه معتبر نیست، بیان گردد، از آنجمله است زهد: زیرا بسا اوقات نفس به سوی حرص طعام، لباس و زن متمایل میشود تا جایی که از اینها رنگ فاسدی برمیدارد که در جوهرش نفوذ میکند، پس وقتی که انسان آن را از خود کنار میزند به آن در دنیا زهد گفته میشود، منظور ترک عین اینها نیست، بلکه منظور متحقق شدن این خصلت است. بنابر این، رسول خدا جفرمود: «الزَّهَادَةَ فِي الدُّنْيَا لَيْسَ بِتَحْرِيمِ الْحَلالِ، وَلا إِضَاعَةِ الْمَالِ، وَلَكِنَّ الزَّهَادَةَ فِي الدُّنْيَا أَلا تَكُونَ بِمَا فِي يَدَيْكَ أَوْثَقَ مِنْكَ بِمَا فِي يَدَيِ اللَّهِ، وَأَنْ تَكُونَ فِي ثَوَابِ الْمُصِيبَةِ إِذَا أَنْتَ أَصَبْتَ بِهَا أَرْغَبَ فِيهَا لَوْ أَنَّهَا أبْقِيَتْ لَكَ». «که زهد در دنیا این نیست که حلالی را حرام قرار داد، یا مالی را ضایع گردانید، بلکه زهد در دنیا این است که به آنچه در دست داری اعتماد بیشتری نسبت به آنچه در دست خداست نداشته باشی، و در ثواب مصیبت وقتی که به تو رسید راغبتر باشی نسبت به آن که برای تو باقی گذاشته میشد».
و نیز رسول خدا جفرمود: «لَيْسَ لاِبْنِ آدَمَ حَقٌّ فِى سِوَى هَذِهِ الْخِصَالِ بَيْتٌ يَسْكُنُهُ وَثَوْبٌ يُوَارِى عَوْرَتَهُ وَجِلْفُ الْخُبْزِ وَالْمَاءِ». «که بنی آدم جز این سه چیز حق دیگری ندارد: خانهای که در آن ساکن باشد، لباسی که برهنگی خود را پنهان نماید، تکه نان و جرعه آبی که بخورد و بنوشد».
و نیز فرمود: «بِحَسْبِ ابْنِ آدَمَ لُقَيْمَاتٍ يُقِمْنَ صُلْبَهُ». «برای بنی آدم چند لقمهای که پشت او را استوار نگهدارند کافی است». و نیز فرمود: «طَعَامُ الإِثْنَيْنِ كَافِي الثَّلاَثَةِ وَطَعَامُ الثَّلاَثَةِ كَافِي الأَرْبَعَةِ». «که غذای دو نفر برای سه نفر و غذای سه نفر برای چهار نفر کافی است». یعنی غذایی که دو نفر را کاملاً سیر میکند حد وسط برای سه نفر کفایت میکند، منظور از این ترغیب در مواسات و مکروه قرار دادن حرص و پرخوری است.