عقیقه سنت است:
باید دانست که عربها برای فرزندان خود عقیقه میکردند، عقیقه در نزد آنان امر لازم و سنت مؤکدی بود، در آن مصالح زیادی وجود داشت که به مصلحت دینی، کشوری و نفسانی متعلق بودند، پس رسول خدا جآن را برقرار داشته شخصاً بر آن عمل نموده دیگران را به آن ترغیب نمود.
از جمله آن مصالح یکی است: چاره جویی به اشاعت نمودن نسب ولد؛ زیرا لازم است که نسب ولد اشاعت یابد، تا چنین چیزی که مورد پسندش نباشد به زبان نیاید، و خوب نیست که در کوچه و خیابان بگردد و اعلام نماید که برای من فرزندی به دنیا آمده است، پس بدین شکل چارهجویی این اعلام معین گردید.
از آن جمله است: پیروی از انگیزۀ سخاوت و مخالفت به داعیه شح و بخل.
از آن جمله است که هرگاه برای نصاری فرزندی متولد میشد او را در آب زرد رنگی، غسل میدادند که به آن «معمودیه» میگفتند، و میگفتند: بدین شکل بچه نصرانی قرار میگیرد، در مشاکلت با این نام، این آیه نازل گردید: ﴿صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً﴾[البقرة: ۱۳۸]. «رنگ (دین و تطهیر) خدا [را بپذیرید] و چه کسى بهنگارتر از خداست».
مستحب است که ملت حنیفی هم مانند عملکرد آنان عملی داشته باشد که اشعار دارد که بچه حنیفی، پیرو آیین ابراهیمی و اسماعیلی إاست، مشهورترین فعلی که به این دو پیامبر اختصاص دارد و در میان نسل آنها به صورت ارث به جا مانده است، همان است که حضرت ابراهیم ÷ به ذبح پسرش تصمیم گرفت، سپس خداوند بر او منت گذاشت که به جای او، فدیه ذبح عظیمی عنایت فرمود، و مشهورترین شرایع آنها حج است که در آن سر تراشیدن و ذبح کردن هدی وجود داشت، پس مشابهت نمودن به این دو امر، اهمیت دادن به آیین حنیفی است، و اعلامی است به این که با این کودک کاری انجام داده است که از اعمال آیین حنیفی است.
از آن جمله اینکه: انجام این کار در بدو تولد، او را به این خیال میاندازد که او فرزندش را در راه خدا بذل نموده است همانگونه که حضرت ابراهیم ÷ بذل فرموده بود، و در این حرکت دادن زنجیر احسان و انقیاد است همچنانکه در باره سعی در میان صفا و مروه ذکر کردیم.