سهام نصیبهها ظاهر میباشند:
از آن جمله این که سهامی که به وسیله آنها نصیبهها مشخص میگردند، لازم است که اجزای آنها چنان ظاهر گردند که در سطح ظاهر، حسابدان و غیره حسابدان، همه بتوانند آنها را مشخص کنند.
رسول خدا جدر این قول خود: «إِنَّا أُمَّةٌ أُمِّيَّةٌ لاَ نَكْتُبُ وَلاَ نَحْسُبُ» اشاره نمود که آنچه مناسب به مقام جمهور مکلفین است، آنست که نیازی به تعمق در حساب نداشته باشد، و واجب است که چنان باشد که ترتیب فضل و نقصان در سطح ظاهر، آشکار گردد، پس شرع دو فصل را از سهام ترجیح داد:
یکی: دو ثلث، یک ثلث و یک ششم.
دوم: نصف، ربع و ثمن، بدون شک مخرج اصلی آنها اعداد هستند، و در اینها سه رتبه متحقق میگردد که در میان هریکی از آنها، نسبت هر چیزی به دو برابر ارتقا و به نصفش کاهش مییابد، و این نزدیکتر است به آن که در آن اضافه و کاهش به صورت واضح و محسوس ظاهر گردد، باز هرگاه اضافه در نظر گرفته شود، نسبت دیگری پدید میآید که در این باب لازم است، مانند آنچه بر نصف اضافه شود، و به اتمام نرسد، و آن دو سوم است، و همچنین آنچه از نصف کمتر باشد و به ربع نرسد که آن یک سوم است، یک پنجم و یک هفتم در اینجا در نظر گرفته نمیشوند؛ زیرا تخریج مخرج آنها بسیار دقیق و ریز است، اضافه کردن بر آنها و کاستن از آنها نیاز به تعمق در حساب دارد، خداوند فرموده است: ﴿يُوصِيكُمُ ٱللَّهُ فِيٓ أَوۡلَٰدِكُمۡۖ لِلذَّكَرِ مِثۡلُ حَظِّ ٱلۡأُنثَيَيۡنِۚ فَإِن كُنَّ نِسَآءٗ فَوۡقَ ٱثۡنَتَيۡنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَۖ وَإِن كَانَتۡ وَٰحِدَةٗ فَلَهَا ٱلنِّصۡفُ﴾[النساء: ۱۱]. «خداوند به شما در باره فرزندانتا توصیه میکند که برای پسر است مانند سهم دو دختر، و اگر همه (فرزندان) دختر باشند برای آنهاست دو سوم از ترکه و اگر دختر یکی است برای اوست نصف».
من میگویم: سهم پسر در برابر دختر دو برابر قرار میگیرد؛ زیرا خداوند فرموده است: ﴿ٱلرِّجَالُ قَوَّٰمُونَ عَلَى ٱلنِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ ٱللَّهُ﴾[النساء: ۳۴]. «مردان بنابه برتری که خداوند به آنها داده بر زنان قیمومیت دارند».