عجلهکردن در وصیت مستحب است:
رسول خدا جفرمود: «مَا حَقُّ امْرِىءٍ مُسْلِمٍ لَهُ شَيْءٌ يُوصِي فِيهِ يَبِيتُ لَيْلاً إِلاَّ وَوَصِيَّتُهُ مَكْتُوبَةٌ عِنْدَهُ». «برای هیچ شخص مسلمانی که چیزی داشته باشد که در آن وصیت کند، شایسته نیست که شبی بگذراند، مگر این که وصیتش نوشته و پیش او باشد». من میگویم: عجله کردن در وصیت مستحب است تا از هجوم مرگ یا اتفاقی دیگر برحذر باشد، زیرا در این صورت مصلحتی که باید مراعات میگشت از دست میرود، و آن شخص حسرت میخورد.
رسول خدا جفرمود: «أَيُّمَا رَجُلٍ أُعْمِرَ عُمْرَى..» الحدیث.
من میگویم: در زمان رسول خدا جدرگیریهای وجود داشت که راه حلی برای دفع آنها مقرر نبود، در صورتی که قطع آنها یکی از آن مصالح و حکمتهایی بود که آن حضرت جبه خاطر آنها مبعوث شده است، مانند ربا، انتقامگیریها و غیره، بعضی مردم چیزی برای دیگری مادام العمر میدادند، باز دو طرف از میان میرفتند و قرن بعدی میآمد، پس وضعیت برای آنها مشتبه میماند، و باهم درگیر میشدند، پس رسول خدا جروشن ساخت که اگر واهب به صراحت گفته است که این از آن تو هست و بعد از تو مال وارثان تو باشد، پس این هبه محسوب میشود، زیرا او وضعیت را چنان بیان کرد که از ویژگیهای هبه خالص بود، و اگر میگفت: این مال تو هست تا زنده هستی، پس این عاریه به حساب میآید تا او زنده است، زیرا آن را مقید کرد به قیدی که با هبه منافات دارد.