حدیث ابن عساکر درباره آنچه میان علی سو ابوسفیان درمورد خلافت ابوبکر صدّیق ساتفاق افتاد
ابن عساکر از سُوَیدبن غَفْله روایت نموده، که گفت: ابوسفیان نزد علی و عبّاس بداخل گردید و گفت: ای علی، و تو ای عبّاس، این امر در ذلیلترین و کمترین قبیله قریش چه میکند، به خدا سوگند، اگر خواسته باشم این وادی را بر وی [۳۵]پر از اسبان و مردان میکنم. علی به او گفت: خیر، به خدا سوگند، نمیخواهم که آن را بر وی پر از اسبان ومردان کنی، اگر ما ابوبکر را برای آن اهل نمیدیدیم، خلافت را برایش نمیگذاشتیم. ای ابوسفیان، مؤمنین بعضیشان برای برخی دیگر خود نصیحت کنندهاند، و یکدیگر را دوست دارند، اگرچه جسدها و دیارهایشان از هم دور باشند، و منافقین قومیاند، که بعضیشان برای برخی دیگر خاین و فریبکاراند. این چنین در الکنز (۱۴۱/۳) آمده است. و این چنین این را ابواحمد دهقان به معنای آن روایت نموده، و درباره منافقین افزوده است: گرچه دیار و جسدهایشان نزدیک باشد، قومی هستند که بعضیشان برای برخی دیگر خاین و فریبکاراند، ما با ابوبکر بیعت نمودهایم و او برای آن اهل بوده است [۳۶]. این چنین در الکنز (۱۴۰/۳) آمده است.
[۳۵] بر ابوبکر س. [۳۶] اثر صحیح. ابن عساکر و عبدالرزاق در (مصنف) (۹۷۶۷).