حدیث نافع درباره انفاق وی س
ابونعیم در الحلیه (۲۹۷/۱) از نافع سروایت نموده، که: عبداللَّه بن عمر بمریض شد، و یک خوشه انگور به یک درهم برایش خریداری شد، آن گاه مسکینی آمد، عبداللَّه سگفت: آن را به او بدهید. بعد انسانی دنبال وی رفت و آن را از وی به یک درهم خریداری نمود، و برای عبداللَّه سآورد، باز آن مسکین نزدش آمد، و درخواست نمود، عبداللَّه سگفت: آن را به او بدهید. بار دیگر انسانی دنبال وی رفت و آن را از من وی به یک درهم خریداری نمود. و باز آن را به عبداللَّه سآورد، باز آن مسکین نزدش آمد و درخواست نمود، گفت: آن را به وی بدهید. بار دیگر انسانی دیگر دنبال وی رفت و آن را به یک درهم از وی خریداری نمود باز آن مسکین میخواست که برگردد ولی بازداشته شد. و اگر ابن عمر از آن خوشه میدانست آن را نمیچشید [۳۸۷].
[۳۸۷] این چنین در اصل آمده است، و شاید درست اینطور باشد: و اگر ابن عمر از منع نمودنشان میدانست آن خوشه نمیچشید. م.