قصه عمر و محمّدبن مسلمه بدر این باره
و نزد ابن مبارک از موسی بن ابی عیسی روایت است که گفت: عمربن الخطاب سدر محل آب نوشی بنی حارثه آمد، و محمّدبن مسلمه را دریافت. عمر سگفت: ای محمّد مرا چگونه میبینی؟ گفت: - به خدا سوگند - تو را چنان میبینم که دوست دارم، و مثل کسی میبینم که برایت خیر را دوست دارد. تو را در جمع مال قوی، و از آن عفیف و در تقسیم آن عادل میبینم، و اگر منحرف شدی تو را، چنان که تیر در آتش برافروخته شده برابر و راست میشود، راست میکنم. عمر سگفت: هاه، و افزود: اگر منحرف شدی تو را چنان که تیر در کوره آتش برابر و راست میشود، راست میکنیم. سپس گفت: ستایش خدای را است که مرا در قومی قرار داده که وقتی منحرف شوم راست و برابرم میسازند. این چنین در منتخب کنزالعمال (۳۸۱/۴) آمده است.