عمر سو صدقه نمودن زمینش در خیبر
امامهای شش گانه [۳۴۷]از ابن عمر بروایت نمودهاند، که گفت: به عمر سزمینی در خیبر رسید، وی نزد پیامبر صآمد و گفت: زمینی به من رسیده که دیگر مالی نفیستر از آن هرگز به من نرسیده است، در آن چه امری میکنی؟ فرمود: «اگر خواسته باشی اصل آن را وقف کن، و حاصلش را صدقه نما»، آن گاه عمر (آن را) [۳۴۸]صدقه داد، مبنی بر این که اصلش فروخته نشود، بخشش نشود و به میراث برده نشود، [و آن را] به فقرا، نزدیکان، غلامان، در راه خدا و مهمان (صدقه نمود)، [و افزود]بر کسی که آن را سرپرستی کند، و از آن به درستی استفاده کند، یا دوست خود را طعام بدهد، گناهی نیست به شرط این که از آن سرمایه اندوزی نکند [۳۴۹]. این چنین در نصب الرایه (۴۷۶/۳) آمده است.
[۳۴۷] بخاری، مسلم، نسائی، ابوداود، ترمذی، و ابن ماجه. م. [۳۴۸] زیادتها و تصحیحات در این نص به نقل از بخاری صورت گرفته است. [۳۴۹] بخاری (۲۷۳۷) مسلم (۱۶۳۲) ابوداوود (۲۸۷۸) ترمذی (۱۳۷۵) نسائی (۶/ ۲۳۰، ۲۳۱) ابن ماجه (۲۳۹۶).