حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

نصیحت عباس به پسرش در این باره

نصیحت عباس به پسرش در این باره

و ابونعیم در الحلیه (۳۱۸/۱) از ابن عباس بروایت نموده، که گفت: پدرم به من گفت: ای پسرکم، من امیرالمؤمنین را می‏بینم که تو را فرا می‏خواند، تو را نزدیک می‏سازد و از تو با یاران رسول خدا صمشورت می‏خواهد، بنابراین از من سه خصلت را حفظ کن: از خدا بترس و دروغی را از تو تجربه نکند [۱۹۲]، سرّ وی را افشا نکن و هیچ کسی را نزدش غیبت منما. عامر می‏گوید: به ابن عباس بگفتم: هر یک آنها از هزار بهتر است. گفت: هر یک از ده هزار بهتر است. و طبرانی این را مانند آن روایت نموده است. هیثمی (۲۲۱/۴) می‏گوید: در این مجالدبن سعید آمده، نسائی و غیر وی او را ثقه دانسته، و گروهی ضعیفش دانسته‏اند.

بیهقی (۱۶۷/۸) آن را از شعبی روایت نموده، که عباس به پسرش عبداللَّه بگفت: من این مرد - یعنی عمربن الخطاب س- را می‏بینم که تو را اکرام و عزت نموده است، مجالستت را به خود نزدیک گردانیده، و تو را با قومی یکجا نموده که مثل آن‏ها نیستی، بنابراین سه چیز را از من حفظ دار: دروغی را از تو تجربه نکند، راز و سرّ او را افشا نکن و نزدش هیچ کس را غیبت منما.

[۱۹۲] یعنی باید درکلامت دروغی نیابد. م.