عمل عمر سدر این باره
مالک از اسلم روایت نموده که: (وی) به عمر سگفت: در میان شترها یک شتر کور است. عمر سگفت: آن را به خانوادهای بده که از آن نفع بردارند، (میگوید): گفتم: کور است، (عمر) گفت: آن را به شتر [دیگری] بسته میکنند،) میگوید(: گفتم: از زمین چگونه میخورد؟) میگوید(: گفت: آیا از جمله چهارپایان جزیه است یا از چهارپایان صدقه؟ گفتم: (بلکه) از چهارپایان جزیه. (عمر س) گفت: به خدا سوگند، قصد خوردن آن را نمودهاید. گفتم: بر آن نشان حیوانات جزیه است، آن گاه عمر سهدایت داد و آن شتر ذبح کرده شد، و نزد وی نه کاسه بزرگ بود، و میوه و چیز خوبی که میبود، در آن کاسهها میگذاشت، و آن را برای زنان پیامبر صمیفرستاد، و آخرینشان را به (دخترش) حفصه لمیفرستاد، و اگر در آن نقصانی میبود در حصه حفصه لمیبود،) میگوید: (از گوشت آن شتر ذبح شده در آن کاسهها گذاشت و آن را به (زنان پیامبر ص) فرستاد، و ما بقیه گوشت آن شتر ذبح شده را هدیه داد و پخته شد، و مهاجرین و انصار را بر آن فرا خواند [۴۱۹]. این چنین در جمع الفوائد (۲۹۶/۱) آمده است.
[۴۱۹] صحیح. مالک (۱/ ۲۳۳) در کتاب زکاة باب جزیه اهل کتاب و مجوس (۶۰۴).