قصه دادن دو جامه راهدار برای اسیر توسط پیامبر ص
ابونعیم از حبان [۴۵۲]بن جزء سلمی و او از پدرش سروایت نموده که: وی همان اسیر را نزد پیامبر صآورد [۴۵۳]، و پیامبر صبه جزء دو لباس داد، جزء نزد وی اسلام آورد و پیامبر صگفت: «نزد عائشه برو، او از لباسهایی که نزدش هست دو لباس به تو میدهد»، آن گاه وی نزد عائشه لرفت و گفت: خدا - شادابت گرداند - دو دست لباس از این لباسها که نزدت هست برایم انتخاب کن، چون پیامبر خدا صدو جامه آنها را به من داده است، عائشه مسواک درازی را که از درخت اراک بود رسا نمود و گفت: این را بگیر. و این را بگیر و زنان عرب دیده نمیشدند. این چنین در المنتخب (۱۵۳/۵) آمده است.
[۴۵۲] در الاصابه نام وی جبار است نه حبان. [۴۵۳] آن شخصی اسیری است که از اصحاب پیامبر صنزد وی بود، و آنها او را در وقت مشرک بودن خود اسیر گرفته بودند، و بعد اسلام آوردند. به نقل از الاصابه.