حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

وصیت عمربن الخطاب به سعد بن ابی وقاص ب

وصیت عمربن الخطاب به سعد بن ابی وقاص ب

ابن جریر (۸۴/۴) از طریق سیف از محمّد و طلحه به اسناد آنها روایت نموده که، عمر کسی را دنبال سعدبن ابی وقاص بفرستاد و او نزدش آمد، و وی را بر جنگ عراق امیر تعیین نمود و به او توصیه نموده گفت:

ای سعد، سعد بنی وهیب، این که به تو دایی پیامبر خدا صو یار وی گفته می‏شود تو را از خداوند در فریب نیندازد. چون خداوند بدی را به بدی از بین نمی‏برد، ولی بدی را به نیکی محو می‏کند، و در میان خدا و هیچکس نسبی نیست مگر اطاعت وی. بنابراین شریف و پست مردم، نزد خدا برابرند، خداوند پروردگار ایشان است و آنها بندگان وی‏اند، و به عافیت از هم فرق می‏کنند، و آن چه را نزد اوست به طاعت درک می‏کنند. بنابراین به همان امری نگاه کن که پیامبر صرا از ابتدای بعثت تا این که از ما جدا شد، بر آن دیدی، و بدان التزام ورز، زیرا امر همان است. این پند من به توست، که اگر آن را ترک نمودی، یا از آن روی گردانیدی، عملت باطل شده است و از زیان کارانی. و هنگامی که خواست وی را مرخص سازد، طلبش نموده گفت:

من تو را مسؤول جنگ عراق تعیین نموده‏ام، بنابراین وصیتم را حفظ کن، چون کار شدید و ناگواری برای تو پیش می‏آید، که جز حق چیزی دیگر باعث نجات از آن نمی‏شود. بنابراین خود و آن عده‏ای را که با تو هستند به خیر عادت بده، و به خیر، طلب فتح نما، و بدان، که برای هر عادتی آمادگیی است، و آمادگی خیر صبر است، بنابراین آنچه به تو رسید یا برایت پیش آمد بر آن صبر و شکیبایی کن، که ترس خدا در تو جمع شود، و بدان که ترس خدا در دو امر جمع می‏گردد: در اطاعت از وی و اجتناب از معصیتش، و هر کسی که او را طاعت کرده، با دوست نداشتن دنیا و دوست داشتن آخرت، اطاعتش نموده است، و هر کسی که معصیتش نموده، با دوست داشتن دنیا و بد دیدن آخرت، معصیتش کرده است، و برای قلب‏ها حقایقی‌اند که خداوند آنها را می‏سازد و به وجود می‏آورد، که بعضی از آن سرّی و بعضی دیگرش آشکار است. آشکار آن همانست که ستاینده وی و ذم کننده‏اش [نزدش] در حق برابر باشند، و خفی، به ظهور حکمت از قلب وی به زبانش و به محبّت مردم شناخته می‏شود. بنابراین در محبوب بودنت بی رغبتی و زهد نکن، چون پیامبران محبوب بودن‌شان را خواسته بودند، و وقتی که خداوند بنده‏ای را دوست بدارد، او را [نزد دیگران] محبوب می‏سازد، و وقتی که بنده‏ای را بد بداند او را [نزد سایرین]مبغوض می‏گرداند. بنابراین منزلت خود را نزد خداوند تعالی با منزلت خود، نزد مردمی که با تو در امرت مصروف می‏باشند، مقایسه کن.