انکار عمران بن حصین ساز قبول امارت
احمد از عبداللَّه بن صامت سروایت نموده، که گفت: زیاد خواست عمران بن حصین سرا [به عنوان والی] به خراسان بفرستد، ولی او از قبول حرف وی سرباز زد، یارانش به او گفتند: چرا از والی شدن بر خراسان منصرف شدی؟ گفت: به خدا سوگند، مرا خشنود نمیسازد که، من به گرمی آن داخل شوم، و آنها به سردیاش داخل شوند [۱۴۹]. من از این میترسم وقتی که در سینه دشمن باشم نامهای از زیاد برایم بیاید، که اگر بروم هلاک شوم، و اگر برگردم گردنم زده شود. بنابراین وی حکم بن عمر و غفاری را برای آن کار خواست، و او امرش را پذیرفت. میگوید: عمران گفت: آیا کسی نیست که حکم را برایم طلب نماید؟ میگوید: آن گاه فرستادهای به راه افتاد، میافزاید: و حکم نزد وی آمد. گوید: و نزد وی داخل گردید، عمران به حکم گفت: آیا از رسول خداصشنیدی که میگفت: «برای هیچ کس در معصیت خداوند تبارک و تعالی اطاعت نیست» [۱۵۰]. گفت: بلی. عمران گفت: الحمدللَّه - یا - اللَّهاکبر !. و در روایتی از حسن آمده: زیاد، [حَکم] غفاری را بر ارتش مقرر نمود، عمران بن حصین سنزد وی آمد و در میان مردم همراهش روبرو گردیده گفت: آیا میدانی چرا نزدت آمدهام؟ به او گفت: چرا؟ پاسخ داد: آیا قول رسول خدا صرا برای مردی که امیرش به وی گفت: خود را در آتش و یا در دریا انداز، و او توسط شخص دیگری گرفته شد و از دخول در آتش بازداشته شد و آن حکایت به رسول خدا صرسید به یاد داری، که [پیامبر ص]فرمود: «اگر در آن میافتاد هردویشان داخل آتش میشدند، اطاعتی در معصیت خداوند تبارک و تعالی نیست». گفت: بلی. گفت: فقط خواستم همین حدیث را به یادت بیاورم [۱۵۱]. هیثمی (۲۲۶/۵) میگوید: احمد این را به الفاظی روایت نموده، و طبرانی به اختصار روایت کرده (و در بعضی طرق وی آمده: «طاعتی برای مخلوق در معصیت خالق نیست») [۱۵۲]، و رجال احمد رجال صحیحاند.
[۱۴۹] یعنی در مشکلاتش من واقع شوم و فائدهاش به آنها برسد. م. [۱۵۰] صحیح. احمد (۵/ ۶۶) آلبانی آن را در (صحیح الجامع) (۷۵۲۰) صحیح دانسته است. [۱۵۱] نگا: الصحیحة (۱۷۹). [۱۵۲] به نقل از هیثمی.