هراس ابوعبیده بن جراح سو گریه وی بر بسط و گسترش دنیا
احمد از ابوحسنه مسلم بن اکیس مولای عبداللَّه بن عامر از ابوعبیده بن جراح سروایت نموده، که گفت: کسی که نزد وی داخل شد متذکر شده، که وی او را در حالی یافت که میگریست، و گفت: ای ابوعبیده چه تو را میگریاند؟ گفت: به خاطر این میگریم، که رسول خدا صروزی فتوحات را که خداوند نصیب مسلمانان میکند، و غنایمی را که نصیبشان مینماید، یاد نمود و شام را متذکر شد و گفت: «ای ابوعبیده اگر در اجلت تأخیر شد از خدمتکاران سه تن برایت کفایت میکند: خادمی که برایت خدمت کند، خادمی که همراهت سفر کند و خادمی که خدمت اهلت را نماید، و حوائجشان را برآورده سازد. و از سواری سه مرکب برایت کفایت میکند: مرکبی برای خانهات، مرکبی برای نقل و انتقال خودت و مرکبی برای غلامت»، بعد از آن من به خانه خود نگاه میکنم [و میبینم] که از غلامها پر شده است، و به اصطبل خود نگاه میکنم، [و میبینم] که از چارپایان و اسبها پر شده است، دیگر چگونه بعد از این با پیامبر خدا صروبرو شوم؟! در حالی که پیامبر خدا صما را توصیه نموده بود که: «محبوبترین شما نزدم، و نزدیکترینتان به من کسی است، که مرا به همان حالتی ملاقات کند، که از من بر آن جدا شده است» [۵۹۵]. هیثمی (۲۵۳/۱۰) میگوید: این را احمد روایت نموده، و در آن روایی است، که از وی نام برده نشده است، و بقیه رجال آن ثقهاند. و ابن عساکر مانند آن را، چنان که در المنتخب (۷۳/۵) آمده، روایت نموده است.
[۵۹۵] ضعیف. احمد (۱/ ۱۹۵، ۱۹۶) در آن یک مجهول است. شیخ احمد شاکر آن را ضعف دانسته است.