حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

حدیث طلحه بن عمرو سدر این باره

حدیث طلحه بن عمرو سدر این باره

ابونعیم در الحلیه (۳۷۴/۱) از طلحه بن عمرو سروایت نموده، که گفت: هنگامی که مردی نزدی پیامبر صمی‏آمد، اگر آشنایی در مدینه می‏داشت نزد وی پایین می‏شد، و اگر آشنایی نمی‏داشت با اهل صفّه شهمراه می‏شد. می‏گوید: و من از جمله کسانی بودم که در صفّه پایین آمده بودند، و با مردی برخوردم، که هر روز از طرف پیامبر خدا صیک مد خرما برای دو نفر ما حواله می‏نمود. روزی پیامبر صسلام گردانید، و مردی از ما صدایش نمود: ای رسول خدا، خرما شکم‏های ما را سوزانید، و کتان‏ها بر تن ما پاره شد [۴۲۷]، می‏گوید: آن گاه پیامبر به طرف منبر خود میل نمود. و بر آن بالا رفت و بعد از حمد و ثنای خداوند، آنچه را از قوم خود دیده بود متذکر شد و گفت: «من و همراهم [۴۲۸]ده شب و اندی درنگ نمودیم، و طعامی جز بریر نداشتیم.

حدیث فضاله لیثی سدر این باره.

حدیث سلمه بن اکوع سدر این باره.

حدیث محمّد بن سیرین سدر این باره.

دعوت وی صاز اهل صفّه.

حدیث ابوذر سدر ضیافت اهل صفّه.

حدیث ابن قیس در این باره.

مهمانی کسانی که می‏خواهند مسلمان شوند.

[۴۲۷] در حدیث «خنف» استعمال شده، و آن چادرهایی شبیه چادرهای یمانی است، و جامه‏ای ستبر از کتان را نیز معنی می‏دهد. [۴۲۸] هدف از «همراهم» در اینجا ابوبکر ساست. م.