حدیث طلحه بن عمرو سدر این باره
ابونعیم در الحلیه (۳۷۴/۱) از طلحه بن عمرو سروایت نموده، که گفت: هنگامی که مردی نزدی پیامبر صمیآمد، اگر آشنایی در مدینه میداشت نزد وی پایین میشد، و اگر آشنایی نمیداشت با اهل صفّه شهمراه میشد. میگوید: و من از جمله کسانی بودم که در صفّه پایین آمده بودند، و با مردی برخوردم، که هر روز از طرف پیامبر خدا صیک مد خرما برای دو نفر ما حواله مینمود. روزی پیامبر صسلام گردانید، و مردی از ما صدایش نمود: ای رسول خدا، خرما شکمهای ما را سوزانید، و کتانها بر تن ما پاره شد [۴۲۷]، میگوید: آن گاه پیامبر به طرف منبر خود میل نمود. و بر آن بالا رفت و بعد از حمد و ثنای خداوند، آنچه را از قوم خود دیده بود متذکر شد و گفت: «من و همراهم [۴۲۸]ده شب و اندی درنگ نمودیم، و طعامی جز بریر نداشتیم.
حدیث فضاله لیثی سدر این باره.
حدیث سلمه بن اکوع سدر این باره.
حدیث محمّد بن سیرین سدر این باره.
دعوت وی صاز اهل صفّه.
حدیث ابوذر سدر ضیافت اهل صفّه.
حدیث ابن قیس در این باره.
مهمانی کسانی که میخواهند مسلمان شوند.
[۴۲۷] در حدیث «خنف» استعمال شده، و آن چادرهایی شبیه چادرهای یمانی است، و جامهای ستبر از کتان را نیز معنی میدهد. [۴۲۸] هدف از «همراهم» در اینجا ابوبکر ساست. م.