حیات صحابه – جلد سوم

فهرست کتاب

پاسخ صحابه به ابوبکر سو این قول ایشان: به خدا سوگند تو بهترین ما هستی

پاسخ صحابه به ابوبکر سو این قول ایشان: به خدا سوگند تو بهترین ما هستی

و نزد طبرانی از عیسی بن عطیه روایت است که گفت: ابوبکر سفردای همان روزی که با او بیعت گردید، برخاست، و برای مردم صحبت نمود و گفت: ای مردم من بیعت‌تان را برایتان مسترد گردانیدم [۳۹]چون من بهتر شما نیستم. بنابراین با بهترتان بیعت کنید، و آنها به طرف وی برخاستند و گفتند: ای خلیفه رسول خدا ص، تو - به خدا سوگند - بهتر ما هستی. گفت: ای مردم، مردم به خوشی و زور داخل اسلام شده‏اند، آنان در پناه خدا و همسایگان خدایند، اگر توانستید که خداوند شما را از چیزی در ذمّه‏اش مطالبه نکند این کار را انجام دهید، من شیطانی دارم که نزدم حاضر می‏شود، وقتی مرا دیدید، خشمگین شده‏ام، خود را از من باز دارید، تا شما را عقاب نکنم. ای مردم! دست آوردهای غلام‏های‏تان را مورد ارزیابی قرار دهید [۴۰]، چون برای گوشتی که از حرام رشد کرده است، نمی‏سزد که داخل جنّت شود. آگاه باشید! و مرا با چشم‌هایتان مراقبت کنید، اگر راست و برابر بودم، کمکم کنید، و اگر کجی نمودم، راست و برابرم گردانید، و اگر خدا را اطاعت نمودم، اطاعتم کنید، و اگر خدا را نافرمانی نمودم، نافرمانی‏ام نمایید. این چنین در الکنز (۱۳۵/۳) آمده است. هیثمی (۱۸۴/۵) می‏گوید: در این روایت عیسی بن سلیمان آمده، و ضعیف است، و عیسی بن عطیه را نشناختم.

[۳۹] یعنی بیعت‌تان را فسخ و باطل گردانیدم. [۴۰] آن‏ها از غلام یک مقدار مال معینی را می‏گرفتند، پس امرشان نمود تا در حلال بودن آنچه از ایشان می‏گیرند دقّت و توجّه نمایند.